به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «مجموعه مقالات پیرامون ماهیت، ابعاد و آینده داعش» که توسط اساتید و پژوهشگران دانشگاههای علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تهران، اصفهان، دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه، پیام نور، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به رشته تحریر درآمده توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم روانه بازار نشر شد. این کتاب با سرپرستی و نظارت علمی محمدباقر خرمشاد استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و دبیر شورای راهبردی روابط خارجی و به همت محسن اسلامی استادیار دانشگاه تربیت مدرس تدوین یافته است. این کتاب شامل سه بخش بوده که جهت استحضار خوانندگان محترم به آن اشاره میکنیم:
در بخش اول «چیستی و چرایی داعش» مورد توجه پژوهشگران بوده است. نویسندگان مقاله اول با عنوان «چرایی شکل گیری داعش» به دنبال پاسخ به این پرسش اساسیاند که چرا داعش شکل گرفت؟ و چه عواملی در شکل گیری داعش نقش داشتند؟ نویسندگان این مقاله محمدباقر خرمشاد و قادر آشنا در راستای تبیین موضوع چهار دسته عوامل تاریخی، عوامل اندیشهای و ایدئولوژیک، عوامل منطقهای و بینالمللی و عوامل داخلی در عراق را با اهمیت میدانند.
مقاله دوم با عنوان «از فقه الخلافه به فقه المصلحه چرخش تئوری و پراکسیس سیاست نزد مسلمانان از خود به دیگری» که توسط مرتضی بحرانی به نگارش درآمده بر این باور است که مسلمانان اکنون بر حسب مصلحت به مفاهیم جدید چون دموکراسی و حقوق بشر و لیبرالسیم و سوسیالیسم و … روی آورده و از بسیاری از مفاهیم خودی دست کشیدهاند. این سیر تاریخی را میتوان به «چرخش از فقه الخلافه به فقه المصلحه» تعبیر کرد. مقاله سوم که توسط عباسعلی رهبر و سید قاسم شاه ابراهیمی و با عنوان «بررسی ساختار ایدئولوژیک –عملیاتی داعش. مطالعه شماره اول تا هفتم مجله دابق به نگارش درآمده، در صدد است به بررسی مؤلفههای سازنده ایدئولوژی داعش با تأکید بر متن مجلات دابق (شماره اول تا هفتم) بپردازد. اهمیت بررسی مؤلفههای سازنده این ایدئولوژی به دلیل پی بردن بهجایگاه و اهمیت موضوعات نزد داعش است که امکان اولویتبندی و پردازش موضوعات را از منظر داعش فراهم میسازد. مقاله چهارم قداست و خشونت در اندیشه سیاسی خوارج توسط سید محسن دوازدهامامی؛ حمید نساج و سید امیرمسعود شهرامنیا نگارش یافته است. این مقاله با رهیافت تاریخی به ظهور و تکوین خوارج و شاخصههای فکری و سیاسی این گروه پرداخته است. آنچه در این نوشتار با تفصیل آمده است، بررسی پدیدهی سبکسری دینی (خوارج) از ظهور آنان تا فرقهها و نحلهها، انگارهها و عقاید تا اقدامات آنان است.
بخش دوم کتاب به بررسی ابعاد پدیده داعش اختصاص دارد. مقاله اول این بخش نوشته عبدالامیر نبوی و مریم دری است. این مقاله با عنوان هویت و پدیده استخدام مبارزان خارجی تلاش دارد تا دلایل موفقیت داعش در استخدام مبارزان خارجیاش را روشن سازد و در این زمینه به بررسی راهبردهای این گروه در استخدام این مبارزان، تأثیر متغیر بحران هویت، محرومیت نسبی و فرآیندهای جامعهشناختی این مسئله میپردازد. به نظر میرسد بحران هویت، مهمترین عامل جذب مبارزان خارجی است و داعش با بهرهگیری از این نقطه ضعف، سعی میکند ایدئولوژیاش را در قلب و ذهن این افراد آسیبپذیر جای دهد. مقاله دوم با عنوان جنگ رسانهای: عرصهای برای قدرت نمایی هوشمندی سیاه داعش تألیف سید محمد طباطبایی و اذین صحابی است.
نویسندگان فرضیهای را که در این مقاله به آزمون گذاشتهاند چنین تبیین میکنند: داعش با بهرهگیری از رسانه بهعنوان ابزار مؤثر «جنگ نرم»، مصادیق وحشتآور و بسیار غیرانسانی «قدرت سخت» خود را در اذهان مخاطبان نهادینه کرده و در عینحال با بهرخ کشیدن خلافت اسلامی و اجرای نمایشی و عوامفریبانه احکام شریعت از سوی عوامل خود، «قدرت هوشمند» سیاهی را به نمایش میگذارد. در واقع، داعش بهاینترتیب تلاش میکند با برخورداری از برخی از مهارتهای «رهبری قدرت هوشمند»، از رسانه برای تبلیغات، جذب نیرو و آموزش نیروهای بالقوه و بالفعل خود، استفاده کند.
مقاله سوم با عنوان حضور داعش در افغانستان و پیامدهای آن بر جمهوری اسلامی ایران که توسط محسن اسلامی و بهروز ایاز به نگارش درآمده به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که علت حضور داعش در افغانستان برای چیست؟ این حضور چه پیامدهایی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ این مقاله به دنبال تأثیر شکل گیری گروه داعش در تعاملات همسایگی ایران است. مقاله چهارم با عنوان تأثیر ظهور داعش و سازو کارهای جنگ نیابتی بر موازنه قدرت و امنیت منطقهای است. ابراهیم متقی با طرح این پرسش اصلی که: «ظهور داعش و فرآیند جنگهای نیابتی منطقهای چه تأثیری بر موازنه قدرت و امنیت منطقهای ایران در غرب آسیا بهجا گذاشته است؟» مقاله خود را پی میگیرد. فرضیه مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: «نقش یابی داعش، تابعی از ضرورتهای ائتلاف ضد ایرانی توسط کشورهای جهان عرب در همکاری با ایالات متحده و اسرائیل محسوب میشود». چارچوب نظری مقاله بر اساس «رهیافت موازنه تهدید منطقهای» قرار دارد. رهیافتی که مورد توجه نظریهپردازانی همانند استفان والت و باری بوزان قرار گرفته است.
بخش نهایی کتاب با عنوان آینده داعش از چهار مقاله تشکیل شده است. مقاله اول که توسط محمد رضا دهشیری با عنوان راهکارهای فرهنگی مقابله با تروریسم تکفیری داعش به نگارش درآمده، آغاز میشود. نویسنده معتقد است با شکست داعش در موصل و تلعفر به نظر میرسد که قدرت عملی داعش در عراق و شام به پایان رسیده است و باید برای مقابله تمام عیار با این گروه تروریستی رویکرد قدرت هوشمند را برگزید. به نحوی که علاوه بر فاز نظامی و عملیاتی به فاز فرهنگی و اعتقادی هم اهمیت داد. زیرا مقابله با گروههای تکفیری از جمله داعش که عامل اصلی ناامنی جهان و بهخصوص منطقه غرب آسیا به شمار میآیند، میباید در دو عرصه نرمافزاری و سختافزاری به نحوی همزمان صورت پذیرد. از آنجا که داعش پدیدهای نیست که یک شبه به وجود آمده باشد، بنابراین یک شبه نیز از بین نخواهد رفت.
واقعیت این است که نمیتوان داعش را بعد از شکست نظامی، جریانی تمامشده تلقی کرد؛ بلکه به نظر میرسد که حتی در صورت حذف فیزیکی داعش، جریان فکری آن باقی میماند و چونان آتش زیر خاکستر بهعنوان جریانی زیرزمینی هر آن امکان سر برآوردن دارد. در واقع، خطرناکتر از داعش ایدئولوژی سلفی-تکفیری آن است، ایدئولوژی انحرافی که با بحران هویت در خاورمیانه گره خورده و در صدد ترویج خشونت و افراطی گری و تداوم بیثباتی و آشوب برآمده است. مقاله دوم از بخش نهایی با عنوان پیامدهای ژئوپلیتیکی و مهاجرتی دولت اسلامی عراق و شام در منطقه خاورمیانه توسط حسن خانی به نگارش در آمده است. در این مقاله نویسنده بر آن است که صرفاً به پیامدهای برآمدن و زوال گروهک نوسلفی-تکفیری داعش در دو عرصه ژئوپلیتیکی و مهاجرتی مناطق تحت سیطره بپردازد. مقاله سوم با عنوان تغییر وضعیت داعش از خلافت حقیقی به خلافت مجازی؛ پابرجایی در اعتقادات تکفیری، انتقال عمده فعالیتها به شبکههای اجتماعی توسط محمدباقر خرمشاد و علیرضا کلهر به نگارش درآمده، به دنبال آن است که به این سوال پاسخ دهد که آیا داعش با از دست دادن عناصر اصلی دولت به طور کامل نابود گشته و یا همچنان برپایه عناصر بنیادیتر خود مانند اعتقاد سلفی – تکفیری و در بستر رسانهای فضای مجازی قابلیت تداوم دارد و نهایتاً مقاله چهارم با عنوان سناریوهای آینده داعش توسط سید علی نجات به نگارش درآمده است. پرسش اصلی این مقاله آن است که: آیا شکست نظامی و فیزیکی داعش به معنای پایان حیات آن است؟ مؤلف بر این است که با شکست کامل فیزیکی و نظامی داعش این سازمان تروریستی به صورت کامل نابود نخواهد شد و سناریوهای متعددی برای آینده آن محتمل است.
این کتاب به شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی به جهت رشادتهای وی در مبارزه با داعش و تقویت مقاومت اسلامی تقدیم شده است. امید است این اثر مورد استقبال جامعه علمی و دانشگاهی کشور قرار گیرد.
این کتاب در بهار ۱۳۹۹ با شمارگان هزار جلد و به تعداد ۵۴۰ صفحه توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منتشر شده است. لذا علاقمندان میتوانند جهت تهیه این کتاب به نشانی اینترنتی کتابفروشی مراجعه کنند.