به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرگزاری مهر، در چهارمین قسمت از برنامه تخصصی «جهاد پیشرفت»، ۳ نفر از فعالان حوزه تعلیم و تربیت به میز گفتوگوی جهاد پیشرفت دعوت شدند، تا به بررسی «ابعاد تربیتی گروههای جهادی» بپردازند. این برنامه که یکشنبه، ۲۰ بهمن ماه، از شبکه افق سیما پخش شد، حجتالاسلام محمد رضا جوان، معاون فرهنگی سازمان مدارس صدرا، حجتالاسلام امین ذوالفقاری، مسئول قرارگاه جهادی بقیةالله (عج) و محمد آذین، فعال حوزه تعلیم و تربیت حضور داشتند.
گفتوگوی این قسمت از برنامه <«جهاد پیشرفت» در ابتدا با سوال از سوی مجری کارشناس برنامه آغاز شد که با توجه به بیانیه گام دوم و صحبت از تحقق جهاد پیشرفت و عدالت، نیازمند تربیت یک نسل جدید برای تحقق این اهداف هستیم. آیا گروههای جهادی در تربیت چنین نسلی، برای خودشان مأموریتی متصور هستند؟
محمد رضا جوان در پاسخ به این سوال گفت: زمانی که دربارهی گروههای جهادی صحبت میکنیم، طیف وسیعی از فعالان فرهنگی مدنظرمان است. بعضی از این فعالان دارای یکی و نگاه و رویکرد با مختصات ویژه در حوزه تربیت هستند، طبیعتاً این دسته از فعالین یک برنامه جامع برای تربیت نیروها و مخاطبین خود آماده کردهاند. دوم اینکه، جمع دیگری هستند شاید نگاه و دغدغه فرهنگ تربیتی را نداشته باشند، این گروه ممکن است فارغ از زیر ساختهای تربیتی، باریک بینیهای تربیتی را انجام دهند.
وی افزود: بنابراین ما با دوگانه مجموعهها مواجه هستیم که یک چشمانداز تربیتی دارند و به سوی آن حرکت میکنند و بر مبنای آن قابل نقد هستند. و جمعی که بدین شکل نیستند. رویکرد ما در مقابله با این گروه نقد و کمک است و نسبت به گروه دیگر کمک برای پیوستن به دسته اول و هدفمندتر کردن حرکت آنان است.
در ادامه برنامه، امین ذوالفقاری در توصیف وضعیت جهادگران گفت: سه مسئله بسیار مهمی که رهبر انقلاب اسلامی در دیدار طلاب تأکید داشتند، این بود که ۱_ هدایت معنوی، اخلاقی و تربیتی ۲_ مسئله هدایت سیاسی و بصیرتی ۳_ مسئله خدمت رسانی که به عنوان یکی مکمل و متمم برای تربیت طلاب میدانند. در دیدار جوانان نیز دو نکته مهم را مطرح میکنند، بحث اردوهای راهیان نور و دیگری برنامههای جهادی، واقعاً اردوهای جهادی فردی را از سکون به جنبوجوش میاندازد و آدمی را با دردهای کف جامعه آشنا میسازد.
مجری کارشناس برنامه، سپس از محمد آذین این سوال را مطرح کرد که در برخورد با کسانی که اردوهای جهادی میروند، یک تربیتی را شاهد هستیم که یکسری ویژگیهایی دارد، اما خیلی از وجوه تربیتی نادیده گرفته میشود. در بحث اردوهای جهادی باید به کدامیک از وجوه تربیت توجه بسزایی داشت؟
فعال حوزه تعلیم و تربیت در پاسخ گفت: اهمیت امر تعلیم و تربیت آنطور که شایسته است، تقریباً در جامعهای ما شناخته نشده است. و گروههای جهادی هم مستثنی از این امر نیستند، اینکه گاهی تعلیم و تربیت را یک امر جانبی به حساب میآوریم و در گروههای جهادی بعضاً خدمت رسانیهای فیزیکی و معیشتی بر این امر مهم غلبه دارد. اما اگر به حقیقت تعلیم و تربیت توجه داشته باشیم. اصل را در این موضوع میبینیم و بقیه کارها در مقابل فرع هستند.
وی افزود: آن چیزی که نسل آینده را میسازد، چه درباره مخاطب خود این اردوها و چه در مورد کودکان و نوجوانانی که در این اردوها هدف موضوع هستند. در هر صورت محور را باید سمت تعلیم و تربیت تغییر بدهیم و باید یک اتفاق تحولی در برنامههای جهادی باشد.
محمد دوباشی، مجری کارشناس برنامه در جمع بندی بخش اول گفت: نکتهای که باید به آن اشاره کرد، این است که نیازمند یک نظام نامه تربیتی دو وجهی هستیم، یعنی هم به جهادگرانی که در منطقه حضور مییابند باید توجه کرد، و دیگری حضور آنها در منطقه باید یک نسل جدیدی را تربیت کنند در واقع آدمهایی که مخاطب فعالیتهای جهادی هستند.
در بخش دوم برنامه محمد آذین در ادامه بحث وجوه تربیت در حرکتهای جهادی گفت: مثالهای غربی در این موضوع که بعضاً چند قرن است که در کشورهای آسیایی و آفریقایی توسط غربیهای صورت میپذیرد، به هر حال هر مدلی از خدمت رسانی که دارند؛ در دراز مدت و بلند مدت این کار توجه دارند. به عنوان مثال در یک کشور آسیایی میبینید که یک مکانی برای ادای احترام یک شخصی است که صد سال قبل از غرب آمده و دههها آنجا تلاش کرده و مردم منطقه به پاس فعالیتهایش همچنین مکانی را درست کردند. این مثالی که مطرح شد برای این است که ما کار را دراز مدت ببینیم، و اگر فقط به عملیاتهای اورژانسی و لحظهای اکتفا کنیم؛ به نظر میآید که اتفاق تربیتی خاصی نه برای مردم آن منطقه و نه برای نیروهای عمیقاً رخ نمیدهد.
وی افزود: کار را باید به شکل برنامهریزی شده، که اتاق فکری دارد و کار را به صورت بلند مدت برنامهریزی میکند در نظر بگیریم. وگرنه بچهها، حتی جهادگران را آدمهای کوتاه برد، مقطعی تربیت میکنیم. با اینکه در کوتاه مدت خوب کار عملیاتی و تشکیلاتی انجام میدهند، اما این کارها عمق ندارد و نگاه راهبردی بلند مدت ندارد.
محمد دوباشی، این سوال را مطرح کرد که مسئولیت اجتماعی و فعالیتهای جهادی در نگاه اول یکسان هستند، ولی دو نوع انسان تربیت میکنند. در این موضوع نگاه و تفاوت دیدگاه کجاست؟
سپس محمدرضا جوان در پاسخ گفت: ما دو خروجی خواهیم داشت از رفتاری که به ظاهر یکسان است. یک چیزی که ما در این بین نباید از آن غافل شویم این است که، بستر فعالیتهای اجتماعی یک بستر توسعه دهنده است برای تربیت، اما خودش تربیت نیست. اینطور نیست که اگر شما کسی را در این بستر گذاشتید، او تربیت یافته بشود، این یک فرصت است. از این فرصت شما به چه شکل استفاده میکنید و دیگری چطور؟ این میشود خروجی این دو متفاوت باشد.
معاون فرهنگی سازمان مدارس صدرا افزود: زمانی که درباره نیروهای جهادی صحبت میکنیم، خیلی وقتها زوم دوربین ما روی مخاطبین نهایی است، که این بچهها رفتند یک عملیاتی انجام دادند. غالباً این حرکات خیر و برکتی دارد. اما یک لایه موشکافانهتر به این موضوع نگاه کنیم. این فعال جهادی در همان زمان که مشغول خدمت است، در حال تربیت شدن است به واسطه آن تیمی که او را همراهی میکند در این بستر فعالیت اجتماعی، این تیم با توجه به فرماندهی که دارد، چقدر به سمت قدمهای تربتی نیروهایش را سوق میدهد. چقدر این بچههایی که کار جهادی میکنند، از این بستر برای تربیت خودشان استفاده میکنند؟
وی افزود: به زعم بنده، وقتی باب تربیت را در مورد گروههای جهادی باز میکنیم، باید بیش از همه به تربیت خود نیروهای جهادی توجه کرد. و سوالی که اینجا مطرح است چه کسی صلاحیت و دغدغه استفاده از این بستر برای تربیت نیروهای جهادی را دارد؟
محمد آذین، فعال حوزه تعلیم و تربیت، در مورد خلأ نگاه و فعالیت نظام تربیتی در موضوع کار جهادی و جهاد گفت: خلأ ما در نظام تعلیم و تربیت، پیش از اینکه نگاه به ابعاد جهادی نظام تعلیم و تربیت باشد، خلأ نگاه به خود تعلیم و تربیت است. یعنی در مورد بعضی از حداقلهای این حوزه الان فکر نمیکنیم و بله آن موقع یکی از ابعاد همین بحث جهادی میتواند باشد. اگر غایت تربیت و رشد را شکل گرفتن انسانهایی بدانیم که تکلیف مدار هستند، چه به عنوان جهادگر یا نوجوانی که به ظاهر جهادگر نیست، اما یک انسان تربیت یافته در سطح نظام تعلیم و تربیت است. این انسان باید یک حدی از تکلیف مداری را داشته باشد. یعنی اینکه بشناسد حقهای مرتبط با خودش و دنبال احقاق این حقها باشد.
وی افزود: یکی از اینها در نگاه اسلام، نگاه عدالت اجتماعی است. آن موقع این انسان حتماً در مورد پدیدههای اجتماعی و عدالت اجتماعی احساس تکلیف میکند و چونکه این اساساً در ژنتیک نظام تعلیم و تربیت ما دیده نشده است؛ ما ناچاریم از بیرون با وصله و پینه اینها را بچسبانیم و کارهایی مثل اردوهای جهادی را به صورت یک امر الصاقی به اصل ماجرا را داشته باشیم و این عمیقاً دردی را دوا نمیکند.
سپس امین ذوالفقاری در بیان پیشنهادات خود گفت: گروههای جهادی باید توجه داشته باشند که متولیان انقلاب هستند. به نظر بنده حرکتهای جهادی برای ایجاد یک راه جداگانه و برداشتن بوروکراسیهای اداری از جلوی پای مردم دیده شده است. طبیعتاً کسی که متولی این انقلاب است، باید ذوابعاد و جامع باشد و خودش را باری بر روی دوش این نظام نکند. همان رزمندگان دفاع مقدس که الان در دفاع از حرم شرکت میکنند، باید جهاد اکبر خود را حل کرده باشد و بعد به سوی جهاد اصغر رهسپار شود.
محمدرضا جوان در انتهای برنامه در پاسخ به سوالی پیرامون نقش معلمین در کارهای جهادی عنوان کرد: تجربه همزیستی کنار معلمین به بنده نشان داد، شاید کسی با ضریب نفوذ بالا، بهتر از معلم برای طیف دانشآموز وجود نداشته باشد. این فرد اگر تربیت یافته باشد و تربیت را هم بلد باشد؛ ببینید چه قدرتی دارد در اثر گذاری بر طیفی که همواره در کنار او هستند و برای جمعی که این فرد به صورت جهادگرانه در آن فعالیت میکند.
معاون فرهنگی سازمان مدارس صدرا افزود: معلمها در ارتباط برقرار کردن و اثر گذاشتن توانمند هستند. و تربیت را اگر خوب آموخته باشند و این مهارت را دارا باشند، بیشتر از هر کس دیگری بتوانند در یک جمع و گروهی این اثر تربیتی را نهادینه کنند.