به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرگزاری مهر، عبدالله شهبازی، تاریخنگار مشهور ایرانی، در پی شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی، در کانال تلگرامی خود به تحلیل وضعیت مقاومت پس از این رخداد جانسوز پرداخت. او تحلیل خود را با این پرسش شروع کرد که: «آیا کودتایی شبیه به کودتای ۱۹۶۳ حزب بعث و سرکوب خونین نیروهای شیعی عراق طراحی شده است؟» تحلیلهای شهبازی را در ادامه بخوانید:
حوادث اخیر عراق حاوی علائمی است که میتواند دال بر نقشه برای شروع جنگ داخلی در این کشور با هدف سرکوب گسترده و خونین شیعیان هوادار ایران باشد؛ جنگی که میتواند ایران را به شدت متأثر و درگیر کند.
کامنت زیر را سه روز پیش (چهارشنبه، ۱۰ دی ۱۳۹۸/ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹) در یک گروه تلگرامی نوشتم در پی حمله به سفارت آمریکا در بغداد و برخی شعارنویسیهای مشکوک در آنجا: «به اینجور وقایع حساس باید با هر دو عینک خوشبینی و بدبینی نگاه کرد. هم این تحلیل خیلی مهم است که اوضاع به سمت خارج شدن آمریکا از عراق پیش میرود با توجه به مخاطرات ناشی از تشدید بحران جاری، و هم این تحلیل (فرضیه) خیلی مهم است که باید به پشت صحنه احتمالی هم توجه داشت یعنی توطئه برای سرکوب حشد الشعبی و هواداران ایران در عراق از طریق حمایت از نیروهای وابسته به سعودی- امارات و اسرائیل و روی کار آوردن دولتی ضد ایرانی و سرکوب نیروهای حشد. مثل کاری که با کودتای نوامبر ۱۹۶۳ علیه ژنرال عبدالکریم قاسم در عراق شد؛ در بهار و تابستان ۱۹۶۳ هزاران نفر را قتلعام کردند و این مقدمه برکشیدن صدام در بخش اطلاعاتی حزب بعث شد تا سرانجام در ژوئیه ۱۹۷۹ یعنی ۵ ماه پس از پیروزی انقلاب ایران به ریاست جمهوری عراق رسید.»
[بر این مبنا] تحولات روز جمعه، ۳ ژانویه ۲۰۲۰/ ۱۳ دی ۱۳۹۸ عراق بسیار مهم است. باید دید که سیر حوادث به سمت سرکوب گسترده حشد الشعبی و سایر نیروهای شیعی هوادار ایران میرود یا ماجرا در حد حمله به دو خودرو حامل برخی چهرههای نامدار ایرانی و عراقی در فرودگاه بغداد متوقف خواهد ماند. بعبارت دیگر، آیا عراق بار دیگر دورانی از کشتارهای خونین را تجربه خواهد کرد یا هراس از جنگ گسترده در منطقه، با پیامدهای بکلی غیرقابل پیشبینی و بسیار خطرناک، مانع از این ماجراجویی خواهد شد.
تاکنون علائمی دیده نشده دال بر اینکه ترور سردار سلیمانی شروع عملیاتی گسترده برای سرکوب نیروهای شیعی هوادار ایران در عراق باشد. چنین اقدامی در فضای کنونی منطقه بسیار دشوار و خطرناک است ولی با توجه به پیشینه تاریخی عراق غیرممکن نیست. باید توجه کرد که آمریکا تنها یک شریک (البته تعیینکننده) در تحولات اخیر است؛ سه شریک دیگر (اسرائیل و سعودی و امارات) چنین رؤیایی دارند و مایلند فضای آمریکا و منطقه را به این سمت سوق دهند. صرفنظر از اسرائیل، شخص نتانیاهو برای حفظ جایگاه متزلزل خود آشکارا در پی ماجراجویی نظامی بوده و هست.
بنظر نمیرسد رسانیدن ترامپ به صدور فرمان ترور سردار سلیمانی به سادگی میسر شده باشد. در این وضعیت، اگر به فضای پس از ترور سردار سلیمانی نیندیشیده و راهکارهایی برای کنترل فضای داخلی عراق طراحی نکرده باشند فرجام حادثه مخاطراتی چنان جدی برای مواضع آمریکا در منطقه دارد که خروج نیروهای آمریکایی را از عراق دیکته میکند.
در این رابطه دو فرضیه مطرح است:
فرضیه اول: ترور سردار سلیمانی بعنوان شروع طرح خروج «آبرومندانه» آمریکا از عراق طراحی شده است.
فرضیه دوم: ترور سردار سلیمانی استارت جنگی جدید در خاورمیانه است بعنوان طرحی اندیشیده شده نه تصادفی و ناشی از نادانی تیم امنیت ملی ترامپ.