به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرگزاری مهر، سید ناصر هاشم زاده محقق، نویسنده و فیلمنامه نویس گفت: در بحث فیلم و ساخت یک اثر هنری سوال اساسی این است که هنر به چه درد می خورد و هنرمند متعهد کیست؟ تعهد داشتن و متعهد بودن در هر شغل و حرفهای امری ضروری است، وادی هنر نیز از این قاعده مستثنی نیست، در واقع این وادی هنر است که می تواند تعهد یک فرد به عنوان هنرمند را نسبت به شخصیت هنری و مولفه های خاص پیرامونی خودش مشخص کند هنر متعهد هنرمند را نیز متعهد میکند. بیشک هنرمند متعهد سفیر هنر متعهد است در هر جای دنیا که باشد.
او افزود: در هر شغلی مصداق اول باید هنر باشد بعد متعهد بودن هنرمند، هنرمند متعهد، هنرمندی است که به هر چیزی پای بند باشد. در هر عرصه ای هنر باید وجود داشته باشد وقتی که هنر وجود نداشته باشد، هنرمند هم نیست.به قول سقراط که می گوید وقتی ذهن آدمی حامل مطلبی نیست، من چه چیزی را می توانم تولید کنم. هنر اول باید به وجود بیاید آن هم فقط با مطالعه و افزایش سواد،هنر متعهد، هنر بالنده و پیشرو است و هنرمند متعهد، نفر اول در جامعه است.
هاشمزاده تصریح کرد: هنرمند راستین و متعهد، در دنیای امروز باید وارد عمل شود و جامعه و دنیا را نجات دهد و از زشتی و تباهی به سوی نور و امید ببرد. هنرمند متعهد، حالت رهبری و پیشوایی دارد؛ چون مردم از آن تبعیت میکنند. پس هنرمند، باید مراقب خود باشد که چه تفکر، سلیقه، اندیشه و پنجره داخلی را به مردم نشان خواهد داد و مردم هم دنبال او میآیند. پس هنرمند متعهد، نفر اول در صف جامعه است و اگر او منحرف باشد، جامعه نیز به سوی انحطاط کشانده میشود. اگر انسانی دارای اندیشه، تفکر، خلاقیت و آرمان والا باشد، جامعه را به سوی تعالی میبرد.
هاشمزاده با بیان این مطلب که هنر، ابزاری است که با آن، هم خدمت میشود کرد و هم خیانت، بیان کرد: مردم به هنرمند اعتماد میکنند و در اینجا اوست که میتواند مردم را رهبری کند، جلو ببرد، پیشتاز باشد و همیشه هم باید حرف نو داشته باشد؛ چون هنر، تکرار نیست و توقف در هنر، ممنوع است. هنر، باید جستوجوگر باشد و جستوجوگری، مسالهای اصلی در هنر است که رسالت آن بر دوش هنرمند خواهد بود و اگر او جستوجوگر نباشد، نمیتواند دیدگاه و افق تازه را مطرح کند؛ پس دیگر هنرمند نیست. در بین جوانان ما، امروز به هنر، به عنوان یک ارزش نگاه میکنند. جوانان امروز، بیشتر به هنر رو میآورند که مشکلات اقتصادی و معضلات درونی خود و آن کمبودهایی که دارند را جبران کنند.
این فیلمنامه نویس پیشکسوت کشورمان ادامه داد: هنرمند متعهد باید در راستای تعالی بخشی به روح هنر و مخاطب خود تلاش کند هنرمند می داند چگونه موضوع را تبدیل به یک هنر سینمایی کند.متاسفانه امروزه کسی که می خواهد هنر را تبدیل به یک اثر هنری کند یک کارمند است نه یک هنرمند و چون کارمند است نمیتواند. البته ممکن است این کارمند هنر بداند اما نکته اینجاست که دانستن هنر، کسی را هنرمند نمی کند. هنرمندی چیز دیگری است، کسی شعر میداند، شاعران را می شناسد اما شاعر نیست، خیلی متفاوت است با کسی که شاعر است خود میداند چگونه شعر بگوید کسی که هنرمند است می داند یک موضوع را چگونه باید بپروراند . اشکال اینجاست که در مقوله اول یعنی هنر هنوز دچار مشکل هستیم یعنی هنرمند نداریم، هنرمندانی را که استعداد دارند ما نباید آنها را تبدیل به یک کارمند کنیم .
هاشمزاده اظهار کرد: امروزه معاونت حوزه هنری تبدیل به مکانی برای پرورش کارمند شده است. در صورتیکه که در دهه ۶۰ اینطور نبوده است. شما اگر هنرمند بودن را محقق کنید هر موضوعی که هنرمند به آن تعلق خاطر پیدا کند راه ظهور و بروزش را نیز پیدا میکند و برای رسیدن به این امر باید سواد هنری داشته باشیم .من معتقدم هنوز کتاب قرآن معجزه آخرین است و هنوز کتاب مهمترین موضوع امروز بشری است .
او در ادامه تاکید کرد: من معتقد هستم امروز کتاب از سینما مهمتر است و چون ما امروز کتاب داستانی نداریم، سینمای ضعیفی داریم.چرا چون کتاب نداریم. پشتوانه علمی مناسبی هم نداریم. غربی ها پنج قرن است که با پشتوانه ادبیات داستانی توانسته اند حرفی برای گفتن داشته باشند. یعنی سینمای هالیوود صدها فیلم بیهوده برای تماشای عموم می سازد و با این فیلم ها تجارت هم می کنند اما همین کمپانی معروف هالیوود، سالی چند فیلم با محتوا می سازد که کل مردم دنیا به آن فکر کنند.چرا اینطور است چون آنها دارای ادبیات قدرتمندی هستند که می تواند از آن استفاده کنند.کتاب و مکتوب شما را عالم و آگاه می کند شما اول باید در رشته خودتان با سواد باشید .سواد به داشتن مدرک لیسانس و فوق لیسانس نیست در جامعه امروز فوق لیسانس و دکتری بی سواد زیاد داریم . سواد چیز دیگری است سواد هنری را باید با مطالعه کتاب به دست بیاوریم.
این محقق و فیلمنامه نویس مطرح کشورمان ادامه داد: به عنوان مثال وقتی من یک داستان برای شما بازگو می کنم هر کدام از شما یک برداشتی از این داستان می کنید . هر انسان با خواندن یک متن هر برداشتی را که دلش بخواهد می کند اما فیلم را که می بینید همه یک برداشت کارگردان را می بینند. چون یک برداشت است اما در مکتوب به تعداد انسان هایی که آن مطلب را می خوانند برداشت وجود دارد.مکتوب خیلی مهم است این است که شما اگر اهل هنر باشید وقتی با متن روبرو می شوید برداشت های خود را می سازید . این زاویه دید و نوع نگاه شما به مسئله است. اگر هنر محقق شود به دنبال آن چیزی را که می خواهیم نیز محقق خواهد شد. دلایل متعددی وجود دارد که سینمای ایران از فقر اقتباس ادبیاتی بنالد؛ یکی از آنها عدم مطالعه و بهروزنبودن بخشی از فیلمنامهنویسان و نویسندگان ماست. متاسفانه بعضی فیلمنامهنویسان ما رمانهای روز و معاصر را پیگیری و تعقیب نمیکنند و از تازههای ادبیات معاصر داخلی و خارجی اطلاعی ندارند. اگر نویسندگان ما خود را از دنیایی جدا از دنیای فیلمسازان نبینند؛ اگر سانسور و ممیزی اندکی تسمههایشان را شل کنند و اگر هزاران اتفاق دیگر بیفتد، شاید رابطه ویران سینما و ادبیات دراین دیار به سامانی مناسب برسد.