به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : رهبر معظم انقلاب اسلامی به موضوع دفاع مقدس و ارزش های آن اهمیت زیادی می دهند و مسئولان پایگاه اطلاع رسانی ایشان به تازگی در افتتاح بخش دفاع مقدس این سایت خبر دادند که آیت الله خامنه ای بالغ بر 150 هزار کلمه درباره دفاع مقدس صحبت کرده اند، این اهمیت نزد ایشان را می توان از پیام هایی که هرسال در ابتدای هفته دفاع مقدس هم می دهند احساس کرد. مقام معظم رهبری غالبا در هر فرصتی که پیش می آید درباره اهمیت دفاع مقدس صحبت می کنند. نگاهی به بیانات مختلف رهبر انقلاب در محافل گوناگون از سال 68 به بعد (زمانی که ایشان سکان رهبری انقلاب و فرماندهی کل قوا را پذیرفتند) نشان می دهد طی این 30 سال یکی از موضوعاتی که ایشان همواره برآن تأکید داشتند صبت کردن درباره دفاع مقدس است و در این میان البته فراموش نشدن آن توسط جوانان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است.
به همین سبب خبرگزاری مهر به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در قالب گزارشی نگاهی به پیام های رهبر انقلاب درباره این مناسبت انداخت (لینک) و امروز که هفته دفاع مقدس به پایان می رسد و بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای راه اندازی شد در قالب گزارش دیگری نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب درباه دفاع مقدس و اهمیت آن پرداخته است که در ادامه از نظر می گذرانید:
دفاع مقدس یک افتخار است
رهبر انقلاب یکبار در دهه هفتاد در دیدار با اعضای ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس درباره اهمیت این مناسبت سخنرانی کردند و با اشاره به اینکه جنگ تحمیلی افتخار ملت ایران است، فرمودند: «در مقایسه با جنگهایی که در دنیا جنبه ملی و میهنی دارد، هنوز قدرشناسی لازم و شایستهای از 8 سال دفاع مقدس ملت ما صورت نگرفته است. واقعیت جنگ تحمیلی تنها به حمله یک کشور علیه کشوری دیگر خلاصه نمیشد بلکه مساله اصلی، تحمیل یک جنگ بینالمللی علیه ملتی بود که از یک آرمان و حقیقت مقدس دفاع میکرد و دلیل آن هم در این است که عارفترین، الهیترین، معنویترین و محبوبترین فرد در کشور ما یعنی امام راحل و عظیمالشأن، فرمانده این جنگ بود.
رهبر انقلاب اسلامی به بروز و رشد استعدادهای مردم در میدان جنگ اشاره کردند و ضمن تأکید بر ضرورت انعکاس حقایق معنوی در گزارش جنگ فرمودند: روح شجاعت، فداکاری، تضرع به درگاه پروردگار و روح مناعت در مقابل دیگران از خصوصیات بارز ملت ماست که باید در گزارش جنگی مطرح شود و هنرمندانی که بتوانند حقایق و ریزهکاریهای میدان جنگ را با قلم هنرمندانه خود گزارش کنند کار فوقالعادهای را انجام دادهاند.» (لینک)
دفاع مقدس یا جنگ بین المللی تمام عیار
در فراز دیگری از سخنرانی های آن جلسه رهبر انقلاب این چنین گفتند: «... شما ملاحظه بفرمایید که در دنیا، با جنگهایی که جنبهی ملی و میهنی دارند، چه میکنند! در این جنگهای دوران اخیر منهای جنگ روسیه و ژاپن که جنگی طولانی بود جنگ طولانیِ هشت سالهای سراغ نداریم. هشت سال با ملتی بجنگند، آن هم در آن ابعاد و با آن وسعت! یعنی در حقیقت، یک جنگ بینالمللی علیه یک کشور! واقعاً اینطور بود. حتّی نیرو هم آوردند. از مصر نیرو نیاوردند؟! از کشورهای مختلف عربی نیرو نیاوردند؟! از روسیه شوروی سابق فرماندهان و استراتژیستها را به آنجا نبردند و برایشان کار درست نکردند؟! به اعتقاد من، از سرداران بزرگ غربی هم کسانی را بردند و از آنها استفاده کردند. وقتی قضیهی «فاو» اتّفاق افتاد یعنی آنها فاو را از ما گرفتند شکل کار نشان میداد که این کار، کار عراق و کمک کارهای معمولیاش نبود. چون روسها که همیشه آنجا بودند. روسها از سال 60 حضورشان محسوس شد. در ادامهی عملیات بیت المقدّس در جنگ رمضان وقتی به آن پنج ضلعیها برخورد کردیم، همه گفتند که این کار عراق نیست؛ کار روسهاست. معلوم بود کار خودشان نبود. کار بیگانهها و کار روسها بود. روسها از سال 60 آنجا بودند. قضیهی فاو در سال 64 پیش آمد. این چند ساله، اینها کجا بودند که ما فاو را گرفتیم؛ همان پنج ضلعیها را گرفتیم. پیدا بود که آن، یک فکر و یک نفس جدید بود. معلوم بود آمده بودند منطقه؛ نقشهی منطقه و کالکهای عملیاتی را نگاه کرده و گفته بودند: «چرا از اینجا حمله نمیکنید؟» یعنی پیدا بود، یک دید تازه در قضیه بود و درست هم فهمیده بودند. حرکت کردند و آمدند؛ ما را در شمال مشغول کردند؛ خودشان آمدند جنوب و کار را تمام کردند. یعنی این کار، کار صدّام و صدّامیها نبود.
غرض اینکه، از همهی کشورهای ذینفع و ذیدخل، به نحوی، در این جنگ دخالتهایی صورت گرفت. بعضی با نیرو، بعضی با فکر، بعضی با ماهواره، بعضی با سلاح، بعضی با پول و با تبلیغات. این، یک جنگ بین المللی علیه ما بود. ما هم واقعاً هشت سال مقاومت کردیم؛ به طوری که دشمن یک قدم نتوانست جلو بیاید. مگر این شوخی است؟! شما به مرزهای بین المللی نگاه کنید! میبیند مرزهای بین المللی، همانی است که بوده. این، کم چیزی است مگر؟! آنوقت یک کشور، برای این جنگ ارتش جدیدی هم تشکیل بدهد. یعنی ما غیر از یک ارتش مرتّب، منظّم و مجهّز، یک ارتش جدید تشکیل دادیم که عبارت بود از «سپاه» و وارد این میدان شد. و بعد، نیروهای مردمی به تعداد بیشمار آمدند و قدم به میدان جنگ گذاشتند و بعضاً به سرداران برجستهای تبدیل شدند. اینها چیز کمی نیست! وقتی به اطراف این قضیه نگاه میکنیم، میبینیم واقعاً یک چیز فوقالعاده است...» (لینک)
ایران دفاع می کند اما فکر اشغال هم ندارد
رهبر معظم انقلاب یکبار در یک مراسم نظامی با حضور نیروهای مسلح در استان فارس با تقدیر از جانفشانی این نیروها در دوران دفاع مقدس اهمیت دفاع مقدس را در این دانست که طی این جنگ تحمیلی هشت ساله به دنیا ثابت شد ایران خوی تهاجمی ندارد. در بخشی از این دیدار ایشان فرمودند: «... ما امروز با اقتدار ملت ایران در عرصههای جهانی اثبات کردیم که ملت ایران و ایران اسلامی هیچ تهدیدی برای کشورهای همسایه و دیگران نیست. به ما تهاجم شد، ما قدرتمندانه دفاع کردیم، اما هرگز فکر تجاوز، فکر حمله، فکر اشغال در ذهن ملت ایران و مسئولان کشور خطور نکرده است، لکن نیروهای مسلح باید نیرومند باشند. دنیا، دنیای تجاوزگری است؛ دنیای محکومِ سیاست سلطه است. انگیزهی سلطهطلبی در سلطهگران عالم، در نظامهای مستکبر، به همهی ملتها هشدار میدهد که ساخت درونی خود و آمادگیهای لازم را برای تقویت این ساخت به وجود بیاورند وتقویت کنند. بهانههای کوچک برای ابرقدرتها، آنجائی که بتوانند و جرأت بکنند، راه را به سوی تجاوزهای بزرگ هموار میکند.» (لینک)
آزادسازی خرمشهر شبیه به معجزه
یک دسته از سخنرانی های مهم رهبر انقلاب درباره دفاع مقدس صحبت هایی است که ایشان در جمع خانواده های جانبازان، شهدا و ایثارگران انجام داده اند. در یکی از این جلسات (نزدیک به سالگرد آزادسازی خرمشهر) رهبر انقلاب درباره اهمیت دفاع مقدس این گونه گفتند: «... واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمنِ انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدفگیری دقیقی کرده بود. خرمشهر، قدمِ اوّل و بسیار مؤثّر از این هدفگیری بود. هدف آنها به طور خلاصه این بود: با خود فکر کرده بودند با پیروزی انقلاب، ایران اوّلاً نیروی مسلّحی ندارد که از مرزها دفاع کند؛ ثانیاً سامان اداری و اجتماعیِ درستی ندارد تا بتواند به دفاع از کشور و منافع ملی بپردازد؛ ثالثاً در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یک طرف آمریکا بود، دشمنِ پر از حقد و کینه علیه انقلاب -چون انقلاب سلطه آمریکا را بر این کشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و کینه بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یک طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت که در دهها مسأله با هم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یکدیگر اتّحاد کلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همه وجود کمک و از آن دفاع میکردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق کمک کردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانک دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیکوپتر دادند، موشک دادند. اروپای شرقی نیز که آن روز زیر سیطره حکومت شوروی و وابسته به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یک طرف عراق بود با حمایت آمریکا و شوروی و ناتو و ورشو -که همان پیمان اروپای شرقی و کشورهای بلوک کمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه که پول و سلاح و امکانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یک طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.» (لینک)
رزمندگانی که موقعیت شناس بودند
در جلسه ای مشابه ایشان در جمع خانواده های ایثارگر کرمانشاهی هم فرمودند: «خدای متعال را سپاسگزارم که این توفیق را امروز داد که در این مجلسِ دارای عظمت معنوی شرکت کنم. برای من در سفر به شهرهای مختلف، یکی از مهمترین و باعظمتترین دیدارها، دیدار با خانوادهی معظم شهیدان و ایثارگران و جانبازان است. علت این است که در مسئلهی ایثار، عظمتی نهفته است که هیچ جامعهای بدون دارا بودن یک چنین نقطهی مهم و تعیینکنندهای نخواهد توانست به عزت و عظمت دست پیدا کند. ما در قضیهی شهادت شهیدان و مجاهدت ایثارگران و جانبازان معمولاً جوانب محدودی را میبینیم و مشاهده میکنیم؛ در حالی که خود عمل و حرکت ایثار در جامعه که منجر به شهادت یا جانبازی میشود، معانی متعددی دارد؛ جهات مختلفی دارد که هر کدام از اینها درخور بررسی است. یکی از این جهات، فرصتشناسی و پاسخگوئی به نیاز لحظههاست. ممکن است احساس مسئولیت در کسانی باشد، اما در لحظهی نیاز، این مسئولیت را نه تشخیص بدهند و نه عمل کنند؛ این خیلی تفاوت دارد با آن حرکت و اقدامی که درست در لحظهی نیاز اتفاق میافتد و انجام میگیرد. جوانان شجاع و باغیرت و مؤمن و فداکاری که نیاز کشور را احساس کردند و به سراغ خطر رفتند و به استقبال خطر شتافتند، اینها این امتیاز برجسته را دارند که نیاز را در زمان خود فهمیدند و به آن پاسخ گفتند. این یک بعد بسیار مهمی است، این برای ما درس است...» (لینک)
شرط خسارت نخوردن از دشمن چیست؟
سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) هم همواره فرصت مناسبی است که رهبر انقلاب درس هایی را از دوران دفاع مقدس برای مردم تبیین کنند. در یکی از این مراسم آیت الله خامنه ای به بیان هدف اصلی انقلاب و نقش آفرینی بازیگران اصلی آن می پردازند و این گونه صحبت می کنند: «... دو نکته اساسی در حرکت امام بزرگوار بود که همین دو نکته، سرمایه ارزشمند این انقلاب بود و هست: یکی این است که هدف این انقلاب، اسلام است. دوم این که سربازان این انقلاب و لشکر این انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان و همچنین قشر جوانند. این انقلاب را، پابرهنگان به پیروزی رساندند. این جنگ طولانیِ تحمیلیِ هشت ساله را جوانان این مملکت به نتیجه رساندند. امروز هم جوانان، در راه خدا و در راه اسلامند. امروز هم اگر خطری این انقلاب را تهدید کند، اوّلین کسانی که به میدان خواهند آمد، همین جوانانند؛ جوانان حوزهها، دانشگاهها و جوانان سراسر کشور و قشرهای مختلف... اسلام عزیز، اسلام ناب، اسلامی که امام بزرگوار ما عمرش را وقف آن کرده بود و این ملت در راهش این همه فداکاری کرد، کارایی خود را نشان داده است. ملت ایران، هم در به وجود آوردن این انقلاب، هم در جنگ تحمیلی و دفاع از کشور در مقابل دشمنان متجاوز و هم در دوران سازندگی، نشان داد که این اسلام کارآمد است و میتواند کشور ویرانهای را بسازد؛ و انشاءاللَّه در میدانهای دیگری که باقی است - در زمینههای مختلف اقتصادی و فرهنگی - اسلام عزیز کارایی خود را نشان خواهد داد.»
سپس رهبر انقلاب راه آینده انقلاب را این گونه مشخص می کنند: «... ملت باید از اسلام جدا نشود و نخواهد شد. همه مسؤولان، در خدمت اسلام و کمربسته اسلامند. دعای حضرت بقیةاللَّه به این مردم و این ملت، همواره پایدار خواهد بود. اسلام از این کشور دفاع خواهد کرد. دنیا و آخرت ملت ایران، به برکت اسلام تأمین خواهد شد. این خیل عظیم میلیونی مردم، بخصوص جوانان عزیز، سربازان اسلام و در راه اسلامند. مادامی که اسلام در میان شما حاکم است و مادامی که این وحدت کلمه عظیم، بحمداللَّه بر شما حکمفرماست، آمریکا، صهیونیست و دشمنان شکستخورده و روسیاه، نخواهد توانست با این ملت کاری بکنند و خسارتی بزنند.» (لینک)
یک درس زندگی از دفاع مقدس
رهبر انقلاب یکبار هم در جمع سپاهیان درباره دفاع مقدس و مناسبت هفته دفاع مقدس سخنان مهمی را ایراد کردند، در فرازی از این سخنرانی این طور آمده است: «... درباره هفته دفاع مقدّس - که در آستانه آن هستیم - لازم میدانم مطلبی را مطرح کنم و آن این است که اسلام پیروان خود را به عبرت گرفتن عادت میدهد. در قرآن آیات متعدّدی این نکته را متذکر میشوند: «انّ فی ذلک لعبرة»، «فاعتبروا یا اولیالابصار» و ... این یک درس زندگی است و فقط به معنای این نیست که انسان بتواند با این درس، معاش خود و حیات چند روزه را اصلاح کند و سامان بخشد... این جنگ هشت ساله با مقدّمات و مؤخّراتش که تا امروز هم ادامه دارد، یکی از آن صحنههای عبرت است. به این صحنه عبرت نگاه کنیم. قبل از انقلاب، زندگی مردم ایران هم خودش یک صحنه عبرت بود که آن صحنه امروز هم در نقاطی از دنیا وجود دارد: حکومتهایی فاسد، مردمی گرفتار، دنیا و آخرتی فنا شده، دستی گشاده از سوی دشمنان و بدخواهان و لاشخورهای بین المللی در زندگی یک ملت و آفاقی بسته و تیره و تار برای انسانهایی که در آن جا زندگی میکنند و نه دنیا دارند و نه آخرت! قبل از انقلاب وضعیت ما این گونه بود و امروز هم در دنیا بعضی از کشورها این طورند. از آن عبرت، ملت ایران خوب استفاده کرد. یکی از این استفادهها، همان ایستادگی در میدان جنگ هشت ساله بود.» (لینک)
رزمندگان هم شبیه جوانان امروز بودند
رهبر انقلاب در جمع جوانان نخبه علمی کشور هم از یاد دفاع مقدس و مناسبت ویژه آن یعنی هفته دفاع مقدس غفلت نمی کنند، در جلسه ای با حضور این جوانان در حالی که خود آنها اهمیت مناسبت هفته دفاع مقدس را گوشزد کرده اند، آیت الله خامنه ای این طور صحبت کردند: «... از اینکه برخی از دوستان به هفتهی دفاع مقدس - که در آن قرار داریم - اشاره کردند، خوشحال شدم. فرزندان عزیز من! مواظب باشید از مسألهی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند؛ اکثر این جوانهایی که در جنگ نقشهای مؤثر ایفا کردند، از قبیل همین دانشجوها بودند و خیلیهایشان هم جزو نخبهها بودند. دلیل نخبه بودنشان هم این بود که یک جوان بیستودو، سه ساله فرماندهی یک لشکر شد؛ آنچنان توانست آن لشگر را هدایت کند و آنچنان توانست طراحی عملیات را، که هرگز نکرده بود، بکند که نه فقط دشمنانی را که مقابل ما بودند - یعنی سربازان مهاجم بعثی عراق - متعجب کرد، بلکه ماهوارههای دشمنان را هم متعجب کرد. ما والفجر هشت را که حرکت نشدنی و باور نکردنی است، داشتیم؛ درحالیکه ماهوارههای امریکایی برای عراق - لابد این موضوع را شنیدید و مطلعید - کار میکردند؛ اطلاعات به آن کشور میدادند؛ یعنی دائماً قرارگاههای جنگی رژیم بعثی با دستگاههای خبری امریکایی و با ماهوارههایشان مرتبط بودند و آن ماهوارهها نقل و انتقال و تجمع نیروهای ما را ثبت میکردند و بلافاصله به آنها اطلاع میدادند که ایرانیها کجا تجمع کردهاند و کجا ابزار کار گذاشتهاند. حتماً میدانید که اطلاعات در جنگ، نقش بسیار مهم و فوقالعادهیی دارد؛ اما زیر دید این ماهوارهها، دهها هزار نیرو رفتند تا پای اروندرود و دشمن نفهمید! با شیوههای عجیب و غریبی که میدانم شماها چیزی از آنها نمیدانید - البته آنوقت برای ماها روشن بود، بعد هم برای مردم آشکار شد؛ منتها متأسفانه معارف جنگ دستبهدست نمیشود؛ یکی از مشکلات کار ما این است؛ لذا شماها خبر ندارید - اینها با کامیون، با وانت، به شکلهای گوناگون، مثل اینکه گویا هندوانه بار کردهاند، توانستند دهها هزار نیروی انسانی را با پوششهای عجیب و غریب و در شبهای تاریکی که ماه هم در آن شبها نبود، به کنارهی اروندرود منتقل کنند و از اروندرود که عرض آن در بعضی از قسمتها به دو، سه کیلومتر میرسد، این نیروهای عظیم را عبور بدهند به آن طرف؛ از زیر آب و با آن وضع عجیبی که اروند دارد که شماها شاید آن را هم ندانید. اروند دو جریان دارد: یک جریان از طرف شمال به جنوب است که آن، جریان اصلی اروند است و رودخانهی دجله و فرات هم در همین جریان به اروند متصل میشوند و با هم به طرف خلیجفارس میروند؛ جریان دیگر، عکسِ این جریان است و آن، در مواقع مدّ دریاست. در این مواقع، آب دریا به قطر حدود دو، سه یا چهار متر از طرف دریا، یعنی از طرف جنوب، میآید به طرف شمال؛ یعنی دریا سرریز میشود در رودخانه. با این حساب، یعنی اروند دو جریان صدوهشتاد درجهیی کاملاً مخالف همدیگر دارد. بههرحال، با یک چنین وضع پیچیدهیی - آن زمان ما در جریان جزئیات کار قرار میگرفتیم و آن دلهرهها و کذا و کذا - رزمندگان اسلام توانستند به آنجا بروند و منطقهیی را فتح کنند و کار شگفتآوری را انجام دهند. این کار، کار همین دانشجوها و همین جوانان و همین نخبههایی بود که در بسیج و در سپاه بودند. آنها یک مشت جوان مؤمن بودند که در برههی بسیار حساسی آن کار را انجام دادند که اگر آن کار را نمیکردند، امروز بخشی از کشور شما هم رفته بود و حکومتی هم که در ایران بود، حکومت شکستخوردهی ضعیفِ تحقیرشدهی ذلیلی بود که ناچار بود هرچه دیگران میگویند - نه بزرگها و گردنکلفتهای دنیا، بلکه این خردهریزههای دور و اطراف حتی - تحمل کند. امروز یک کشور عزیز، قدرتمند و یک ملت سربلند و دولتی مقتدر در کشور شماست که تصمیمگیرهای دنیا ناگزیرند و اقرار میکنند که نظر جمهوری اسلامی را باید در مسائل مهم و حساس جهانی ملاحظه و رعایت کنند. این به برکت آن فداکارییی است که آن جوانها کردند؛ به یاد آن جوانها باشید.» (لینک)
دفاع مقدس؛ همان جهاد بزرگ دینی و ملی
رهبر انقلاب در سال 88 هم که عید سعید فطر مقارن شده بود با آغاز هفته دفاع مقدس درباره این مناسبت و ارزش های مجاهدت رزمندگان در جنگ تحمیلی این گونه صحبت کردند: «...هفتهی دفاع مقدس آغاز میشود. دفاع مقدس جهاد بزرگ دینی و ملی ملت ایران بود. ملت ایران روح اعتماد به نفس ملی را به وسیلهی هشت سال دفاع قدرتمندانه توانست در خود تقویت کند، توانست استعدادها را در خود شکوفا کند، توانست ظرفیتهای ناشناختهی خود را بشناسد. جوانهای ما در جنگ تحمیلی، چه در نیروهای مسلح - ارتش و سپاه - و چه در بسیج عظیم مردمی - بسیج مستضعفان - توانستند چهرهای را از ایران نشان بدهند که دهها سال بود - شاید بشود گفت دویست سیصد سال بود - که از ایران چنین چهرهای دیده نشده بود. اگر شما میبینید امروز ملت ما و جوانان ما با ظرفیت عظیم استعداد خود در میدانهای دانش و فناوری حضور دارند، بخش عمدهای از این مرهون دفاع مقدس است. آنجا بود که ملت ایران آگاه شدند، دانستند که چه ظرفیتی دارند، چه قدرتی دارند. آنهائی که به جمهوری اسلامی حمله کردند، به خودشان وعده دادند که سه روز دیگر، یک هفتهی دیگر، یک ماه دیگر، تهران را فتح خواهند کرد(!) امروز از آن روزها نزدیک به سی سال گذشته است؛ ملت ایران روزبهروز مقتدرتر و قویتر شده است؛ این درخت روزبهروز تناورتر و ریشهدارتر شده است و آن مفلوکهائی که آن خیالهای باطل را کردند، هر کدامشان در کنجی به زبالهدان افتادند و نابود شدند. بعد از این هم همین جور خواهد بود...» (لینک)