ضعف پرداخت هنرمندانه در عرصه شعر انقلابی/ شعر سیاسی بی‌مصداق باشد

به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس :    

به گزارش خبرنگار مهر، کلیشه‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه وقتی گفته می‌شود باید شعر عاشورایی با سیاست و مسائل روز اجتماعی نسبت داشته باشد، لزوما به این معنا است که این اشعار باید در طرفداری از جناح سیاسی خاصی سروده شود؛ مثلا کلیدواژه‌های گلدرشتی در آن باشد که یک جناح سیاسی خاص را مورد حمایت قرار داده و در عین حال جناح مقابل آن را مورد نقد و طعنه و کنایه قرار دهد! اصل این قضیه مبتنی است بر تقلیل حق و باطل سیاسی به منفعت و ورود منفعت‌طلبانه به عرصه تفسیر حق و باطل. این مسئله نافی فرمایش امیر المومنین (ع) است که حق را ملاک اهل حق قرار بده نه اهل حق را ملاک حق! افراد را بر مبنای حق داوری کند، نه حق را بر مبنای افراد! هادی جانفدا در آخرین مطلب از پرونده «شعر هیئت؛ با یا بدون سیاست» به خوبی و به طور تحلیلی و مصداقی به این موضوع ورود کرده و معتقد است که پرداخت جناحی و سیاست‌زده به مضامین انقلابی و عاشورایی، فضا را چنان مشوش کرده که بسیاری از شاعران از سخن گفتن درباره این مسائل اجتناب می‌کنند. جانفدا می‌گوید بسیاری از مسائل اصطلاحا سیاسی که در شعرهای آئینی طرح شده و توسط پاره‌ای از مداحان خوانده شده یا می‌شود، واجد رویکردی نیستند که بتوان به تمام‌معنی آنها را «حق‌طلبی» نامید. گفت‌وگوی مهر با شاعر مجموعه‌های «با لهجه خدا و صدای خودت» و «کفشداری یازده» از نظر مخاطبان می‌گذرد؛

قیام حضرت سیدالشهدا (ع) واحد یک محتوا و رویکرد صریح حماسی سیاسی است که ما برای همه زمان‌ها حق‌طلبی و عدالت‌طلبی را از ایشان آموخته‌ایم. اما به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر علی‌رغم اینکه در سالهای ابتدایی انقلاب و حتی سال‌های قبل منتهی به آن، همین رویکرد سیاسی و حماسی خیلی در شعرخوانی‌های مذهبی و هیئتی پررنگ بوده، ولی تا حد زیادی مسئله سیاست از شعرهای موجود در هیئت‌های امروز زدوده و کمرنگ شده است و بیشتر تأکید روی مصیبت صرف و تشریح مصائب و بلاهایی بوده که در آن روز خاص امام و اهل بیت‌شان (ع) متحملش شدند. این در حالی است ‌که که خود حضرت از ما انتظار داشته و دارند که ما برای حقیقتی فریاد بزنیم که این مصائب به خاطر آن بروز پیدا کرده است؛ یعنی اقدام برای مبارزه با ظلم و فریب و انحرافات و... ؛ نظرتان در این باره چیست و آیا با این پیش‌فرض درباره شعر امروز هیئت موافق هستید؟

با عرض معذرت، نه، اصلا موافق نیستم. اتفاقاً ما در سال‌های اخیر بیشتر به این موضوعات پرداختیم. من نمی‌دانم جامعه آماری شما کجاست یا چه کسانی را دارید مد نظر قرار می‌دهید؟! همین سال گذشته حاج محمود کریمی «خط خون» شهید آوینی را در هیئت‌اش خوانده است! شما از کجا این آمار را می‌دهید؟!

من بیشتر آن چیزی را مد نظر دارم که به‌عنوان خروجی هیئت‌ها بیرون می‌آید! آنچه ما از یک‌سو در قالب صوت و تصویر و کلیپ و... و از طرف دیگر به عنوان چهره‌های هیئتی و اصطلاحاً حزب‌اللهی و... می‌بینیم نشان‌دهنده یک فرایند سیاست‌زدایانه است که تاویل و تفسیری مبتنی بر مصیبت و روضه و نوحه‌ی صرف، در آنها وجود دارد. من تا به حال کمتر محتواها و حرف‌ها و رویکردهایی مرتبط با وجه انقلابی قیام امام حسین(ع) در این خروجی‌ها دیده‌ام. شما با این موافق نیستید؟

خب ببینید، محرم برای عزاداری است دیگر! در ماه محرم باید چه کار کرد؟! شما دارید کمالی را برای یک مفهوم در نظر می‌گیرید و می‌گویید بله، کمال اینکه ما داریم برای حضرت سیدالشهدا(ع) عزاداری می‌کنیم این است که وجوه انقلابی و حماسی و سیاسی قیام را برجسته کنیم. می‌گویید کمالش این است که خروجی سیاسی هم داشته باشیم یا کارکردهای اجتماعی داشته باشیم و... ؛ به هر حال شما یک کمالی را در نظر می‌گیرید که از نظر ما مطلوب است و فرض می‌گیرید که باید اتفاق بیفتد؛ اما من این‌طور نگاه نمی‌کنم.

از نظر من خود اقامه عزای سیدالشهدا (ع) یک کمال است. اینکه مردم برای سیدالشهدا (ع) در محرم که به قول «محتشم» یک «رستخیز عام» است درگیر می‌شوند، این خودش کمال است و اصلاً در ذات این عزاداری، مبارزه با ظلم نهفته است. یعنی خود این رستخیز عام می‌خواهد بگوید سیدالشهدا (ع) مظلوم است و به ایشان ظلم شده است. وقتی مردم برای سیدالشهدا (ع) گریه می‌کنند، یعنی برای مظلومیت ایشان گریه می‌کنند و در این میانه یک‌طرف ظالم هم هست و این خودش پیام است، که ایشان مظلوم واقع شده و یک کسی ظالم است مردم می‌دانند. آن کسی که ظالم است، کیست و چه فکر و چه جریانی دارد.

یعنی به‌صرف اینکه این معنای مظلومیت تاریخی امام (ع) و شهدای کربلا در محتوای مراسم «نهفته» است، دیگر نیازی به ذکر آن‌ به طور صریح‌تر و یا حتی به شیوه‌ای امروزین که بتواند نمایانگر «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» باشد، نیست؟

چرا، نیاز است، ولی گفتم نگاه شما یک نگاه کمالگرایانه است!

قبول دارم، ولی شما وقتی میزان طرح چنین مضامینی را با دیگر مضامین عاشورا در نظر می‌گیرید، می‌بینید که این مسئله عملا حذف شده است! مثلاً امام خمینی (ره) فرموده بودند این محرم و صفر بود که اسلام را زنده نگه داشته و انقلاب ما را رقم زده و...، از طرف دیگر فرمودند ما ملت گریه سیاسی هستیم و....

خب ببینید مرحوم امام (ره) یک مرتبه بالاتر از انقلاب را می‌گوید! ایشان می‌گویند «اسلام» را زنده نگه داشته است!

حرف من هم همین است! آیا غیر از این است که یک محتوای سیاسی و اجتماعی در حرکت و قیام سیدالشهدا (ع) بوده که توانسته یک مکتب عظیم مانند اسلام را زنده نگه دارد؟ آیا محتوای سیاسی و اجتماعی آن قیام نیست که منجر به انقلابی برای احیای اسلام شده است؟ به نظر من در این شرایط صرف ذکر مصائب و رویدادهای عاطفی در این زمینه نمی‌تواند ما را با آن محتوای سیاسی و اجتماعی تاریخمند مرتبط کند!

مگر قیام امام حسین(ع) محتوای عرفانی و اجتماعی نداشته است؟ چرا شما فقط به بحث سیاسی آن واقعه می‌پردازید؟ من قصد دارم یک نگاهی را اصلاح می‌کنم!

شما الآن می‌گویید چرا به جنبه سیاسی آن کمتر پرداخته شده است که من این را قبول ندارم و معتقدم در سال‌های اخیر خوب پرداخته شده است. ما الآن خیلی شاعر جوان داریم که خیلی شعر موضع‌مند و خوب گفته‌اند. اینکه حالا چرا نیامده وارد هیئت نشده است یک بحث دیگر است!

حرف من این نیست که شاعران نگفته‌اند، منظورم حضور این اشعار یا شعرخوانی‌هایی با این محتوا در هیئت‌ها است! ممکن است مسئله مهمتر این باشد که این شعرها در هیئت‌ها استفاده نمی‌شود! من نگفتم سروده نشده است!

به هر حال در نظر بگیرید که حرکت و نهضت سیدالشهدا (ع)، یک نهضت چندبعدی بوده است و جنبه‌های اجتماعی، سیاسی، عرفانی، عبادی و غیره دارد. الآن دغدغه حکومت اسلامی مثلاً می‌تواند این باشد که چرا به ابعاد سیاسی آن در هیئت‌ها کمتر پرداخته شده است. این پدیده چند دلیل دارد. یکی از دلایلش پرداختن غیرهنرمندانه برخی از چهره‌ها به این موضوعات است. حالا نمی‌خواهم وارد مصادیق شوم که به کسی بربخورد. ولی وقتی کسی می‌آید به‌صورت غیرهنرمندانه، مفاهیم انقلابی را در هیئتش ترویج می‌کند، آن محتوا و مفهوم حالت «شعاری» پیدا می‌کند و به جای اینکه این حرکت را ترویج و تبلیغ کند، بدتر زدگی ایجاد می‌کند.

بنابراین من قبول ندارم که وجه سیاسی قیام سیدالشهدا (ع) در هیئت‌ها نرفته، من می‌گویم اتفاقاً زیاد شده ولی به‌طور غیرهنرمندانه زیاد شده است و ما الان باید این مسئله را بررسی کنیم.

ما الآن خیلی شاعر جوان داریم که خیلی شعر موضع‌مند و خوب گفته‌اند. اینکه حالا چرا نیامده وارد هیئت نشده است یک بحث دیگر است

ببینید وقتی شما می‌گویید: «شعر»! خودبه‌خود با هنر سروکار دارید و می‌خواهید چیزی باشد اثرگذار و ماندگار خلق بکنید، نه اینکه فقط شعار تاریخ‌مصرف‌دار و... بدهید. به تعبیر رهبر معظم انقلاب آن چیزی که یک محتوا را ماندگار می‌کند، بیان هنری آن محتوا است؛ اگر بیان، هنری نباشد، شعار می‌شود و مردم به شعار توجه نمی‌کنند و آن معنا و مفهوم هم ظرفیت ماندگاری پیدا نمی‌کند. مثلا آن شعارهایی که در زمان طاغوت ماندگار شد و در دل مردم ماند و هنوز هم هست، شعارهایی بودند که ظرفیت هنری داشتند.

بنابراین ما باید این را بررسی کنیم که چرا وقتی می‌خواهیم یک پیام انقلابی و ارزشی بدهیم که در نظر ما همان پیام سیدالشهدا (ع) است، اینگونه شعارزده و کلیشه‌ای رفتار حرف می‌زنیم؟!

پیام سیدالشهدا چیست؟ پیام انقلاب اسلامی چیست؟ انسانیت، آزادگی، عدالت، برابری و... . این‌ها مفاهیمی است که همه جای دنیا خریدار دارد. شما هر جای دنیا بروید، حتی جاهایی که هنوز تمدن به آنجا وارد نشده است، به مردم آنجا بگویید ما همه باید با هم برابر و مهربان باشیم و با ظالم برخورد کنیم و... کسی به شما نمی‌گوید نه! همه استقبال می‌کنند. می‌خواهم بگویم اگر ما بخواهیم در مورد این مفاهیم ارزشی و عاشورایی صحبت کنیم آیا مترادف با این است که حتما یکسری کلمات خاصی را در شعرها به کار ببریم، یا ادبیات شعارگونه خاصی را مورد استفاده قرار بدهیم؟ اگر منظور شما از اینکه چرا شعرها سیاسی و انقلابی کم خوانده می‌شود، این ادبیات خاص است که من موافقم که نیست و اتفاقاً خدا را شکر که نیست.

اما اگر منظورتان این است که چرا پرداخت هنرمندانه به موضوعات حق و باطل و عدالت و... نمی‌شود، این را قبول دارم که متأسفانه نمی‌شود. این دو مطلب را باید از هم جدا کنیم.

چون الآن برخی‌ها یک فازی گرفته‌اند که چرا گریه می‌کنید؟ چرا روضه می‌خوانید و...؟ در حالی که سوال اصلی این است که چرا گریه نکنیم؟ گریه فرمایش معصوم است. اتفاقا مدام باید گریه کنیم! وقتی امام زمان (عج) می‌فرماید «لأَندُبَنَّکَ صَباحا و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما» چرا ما نباید گریه کنیم؟ این منافاتی با آن انقلابی بودن و... ندارد.

منظور من اصلاً و ابداً تضعیف روضه و مرثیه و گریه برای سیدالشهدا نیست؛ اتفاقا معتقدم با ورود این محتوای حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه نه تنها گریه کم نمی‌شود، بلکه هم در کمیت و کیفیت آن گریه تاثیر ایجابی دارد و بویژه از نظر کیفی، آن اشک را تقویت می‌کند. اما در خصوص پرداخت غیرهنرمندانه به موضوعات سیاسی هم، کاملا با شما موافقم و حتی از یک منظر انتقادی و رادیکال عرض می‌کنم که این پرداخت غیرهنری، از نوعی جناحی‌بازی و سیاست‌بازی و منفعت‌طلبی ناشی می‌شود. یعنی برخی از همین چهره‌های هیئتی پرداختن به مسئله حق و باطل در سطح کلان و مبارزه با ظلم در هر شکل و صورت آن را تبدیل به مسئله‌ای مبتذل در سطح جناحین سیاسی کرده‌اند و همواره بخشی از حقیقت را می‌گویند و بخش دیگری از حقیقت را مخفی می‌کنند!

احسنت. حرف من هم همین است.

در این شرایط آیا نباید شاعر امام حسین (ع) یا مداح امام حسین (ع) و چهره‌های هئیتی فارغ از نگاه جناحی، به مسئله حق و باطل ورود کند و فارغ از محافظه‌کاری در هیئت‌ها همه حقیقت را در کلیت خودش مد نظر قرار دهد، نه صرفا تا جایی که حق به نفع اوست!؟ در این زمینه حتی شاید نیاز باشد به پرداخت‌های جناحی و سیاست‌بازانه و منفعت‌طلبانه‌ای که اینجا اشاره شد هم بتازد و آنها را نقد و نفی کند!

احسنت به شما. من حرفم تازه از اینجا شروع می‌شود. یک مداحی می‌آید در تریبون رسمی شعری می‌خواند که ناظر به «برخی» از مسئولان نظام جمهوری اسلامی است و برخی دیگر را که کاملا مشابه همان‌ها رفتار کرده‌اند، حذف می‌کنند! سؤالی که برای مردم مطرح می‌شود، یعنی وقتی مردم با این نوع انتقاد و ورود سیاسی به مسئله روبرو می‌شود می‌پرسند که آیا اگر مسئولان و رئیس‌جمهور از طیف تفکر این مداح بود آیا ایشان باز این شعر را می‌خواند؟!

من قبول ندارم که وجه سیاسی قیام سیدالشهدا (ع) در هیئت‌ها نرفته، من می‌گویم اتفاقاً زیاد شده ولی به‌طور غیرهنرمندانه زیاد شده است و ما الان باید این مسئله را بررسی کنیم

اگر چنین شائبه‌هایی مطرح است و ما به نوعی از اصل قصه باخبریم، دیگر نمی‌شود اسم این کار و نوع ورود به مسئله را «حق‌طلبی» گذاشت. این وضعیت بیشتر مبارزه با چیزی است که با خط فکری ما جور درنمی‌آید، نه لزوما حق‌طلبی و عدالت‌خواهی و حرکت بر مسیر آزادگی.

 موافقم. یعنی معتقدید اگر هم ما خواستیم ورود سیاسی به مسئله عاشورا بکنیم و مضامین و محتوای سیساسی را مد نظر قرار دهیم، اینگونه شده و امروز در برخی هیئت‌های به این شکل پیش رفته است؟

بله قطعاً این است. نه تنها در هیئت‌ها، بلکه یکی از مصائب امروز جامعه ما همین نوع ورود به مسائل است؛ یعنی ما حقیقت را فارغ از اینکه رنگ یا تعلقی به گروهی داشته باشد، مورد توجه قرار نمی‌دهیم! ما خودمان را آن حق فرض می‌کنیم و آن کسی که نظرش با نظر ما مخالف است را باطل فرض می‌کنیم.

کاملاً موافقم؛ ولی آیا این مسئله به دلیل آن نیست که ما ورودی حق‌طلبانه و اتفاقا سیاسی به همین نگاه‌ها نداشته‌ایم و کسانی که واجد آن حق‌طلبی غیرجناحی و غیرمنفعت‌طلبانه بوده‌اند، عقب کشیده‌اند و دست به نقد همین جریانات منفعت‌طلب نزده‌اند؟! مثلاً شما به همراه دوستانی که دارید و مخالف این نوع نگاه جناحی و سیاست‌زده هستید چرا به نقد همین جریانی که می‌فرمایید غیرهنرمندانه آمدند بنا به منافع خودشان حق را به جریان مطبوعشان تقلیل داده و دیگران را که مخالف خودشان بوده، باطل خوانده‌اند، نپرداختید؟ به نظرم مسئله این است که جریان مقابل این نگاه محافظه‌کار و جناحی، خود را کنار کشیده و اصلا به خوانش حق‌گرایانه‌ی درست از واقعه عاشورا ورود نمی‌کند و شعر نمی‌گوید!

اینطور نیست که اصلا شعر نگوید، می‌گویند، اما مسئله این است که یکسری کلیدواژه‌ها و کلیشه‌ها ذهن جامعه و جریان هیئتی ما پر کرده و در شعر انقلابی عادت به همین کلیدواژه‌ها و کلیشه‌ها دارند. شاید چون ممکن است این شاعران آن کلیدواژه‌ها را در اشعارشان به کار نمی‌برند، این‌ها شعر انقلابی و حق‌طلبانه حساب نشوند.

اگر بخواهم کلان تر به قضیه نگاه کنم باید بگویم که ما امروز دچار عارضه‌ای در هیئت‌هایمان هستیم که دارد جریان را به سمتی می‌برد که دوست داریم همه چیز را مستقیم به مستمع بگوییم و مستمع هم دوست دارد آن حرف‌ها را مستقیم بشنود و صفا کند و... . شاید شاعری که می‌خواهد پرداخت هنرمندانه به این قضایا داشته باشد، لازم ببنید که مثلا ۲۰ بیت در مورد یک درخت صحبت کند و در آخر در دل یک بیت بگوید آنکه تبر زد و درخت را انداخت، نباید این کار را می‌کرد! شاید در ۲۰ بیت از شعرش وصف درخت را بگوید و این دلیل نمی‌شود بگوییم کم گفته است، یا نگفته است! من که می‌گویم مفاهیم سیاسی و عاطفی در روضه سیدالشهدا (ع) درهم‌تنیده است به خاطر همین مسئله این را می‌گویم.

طبع شاعر واقعا حساس است، می‌گوید وقتی این وسط دارد از این مطلبی که من می‌گویم سوءتعبیر و سوءبرداشت می‌شود، چرا این وسط خودم را گوشت قربانی کنم. چون می‌بیند در این میانه امام حسینی (ع) وسط نیست، بلکه یک بازی سیاسی است و پای منافع وسط است

الآن یک جریانی پیش آمده که مثلاً مدح و مرثیه اهل ‌بیت (ع) را از نظر تئوریک از شعر انقلابی جدا کرده است؛ این اشتباه است! می‌دانید چرا؟ برای اینکه قدما این‌طور بودند که در شعرهایشان مثلا ۲۰، ۳۰ بیت سیدالشهدا (ع) را مدح می‌کردند و بعد می‌گفتند این آقا، با این اوصاف مظلوم کشته شده است و یکی هم به او ظلم کرده و ظالمش این‌طوری بوده است. این نوع از اشعار خودشان ‌بار معرفتی برای مستمع و مخاطب داشته است. وقتی پرداخت این‌طور نباشد، و بیاییم موضوعات و مواضع را از هم جدا کنیم و بگوییم شعر انقلابی یک مسیر است و شعر مدح و مرثیه یک مسیر دیگر است و برای هر یک به طور جداگانه ساحت‌های مجزا ایجاد کنیم به این دچار می‌شویم که برخی از شاعران جبهه می‌گیرند و می‌گویند ما آنطور که شما می‌گویید (کلیشه‌ای، غیرهنرمندانه، شعاری، جناحی و...) شعر نمی‌گوییم. ولی اگر ما این ساحت‌ها را با هم ببینیم و بگوییم یک مرثیه هم که دارد به زخم‌های سیدالشهدا (ع) آن‌هم طبق حدیث اهل‌ بیت (ع) می‌تواند بیدارگر باشد، و یا در قالب یک بیت جنبه روشنگرانه نهضت حضرت را مورد توجه قرار دهد، دیگر این بحث‌ها و تفکیک‌ها پیش نمی‌آید.

وقتی بیایید این ساحت‌ها را از هم جدا کنید، شاعر خودبه‌خود اجتناب می‌کند. می‌دانید قاعده شاعر چیست؟ شاعر می‌گوید «کسی به من نگوید من چه بگویم، خودم دوست دارم هر چه می‌خواهم بگویم». اگر قرار بود کسی به شاعر فرمان بدهد «این را بگو!»، «آن را نگو!» دیگر این شخص که شاعر نبود. اصلاً قاعده شاعر این است که آنچه خود در طبعش دارد بگوید. حالا در این شرایط وقتی شاعر می‌بیند فضایی که در هیئت‌ها هست، یک فضای شعارزده و جناحی است، طبع شاعر حساس است و تا حدی ممکن است ورود نکند به این فضا.

بنابراین اینکه شما می‌گویید چرا دوستان من این کار را نمی‌کنند، شاید یک دلیلش این باشد که طبع شاعر واقعا حساس است، می‌گوید وقتی این وسط دارد از این مطلبی که من می‌گویم سوءتعبیر و سوءبرداشت می‌شود، چرا این وسط خودم را گوشت قربانی کنم. چون می‌بیند در این میانه امام حسینی (ع) وسط نیست، بلکه یک بازی سیاسی است و پای منافع وسط است!

رهبر فرزانه انقلاب یک جمله خیلی جالبی دارند که می‌فرماید ما سیاست دینی می‌خواهیم نه دین سیاسی. این دو مطلب است. یک موقع شما سیاست دینی دارید که خوب است، ولی یک موقع دین سیاسی دارید؛ دین که سیاسی نمی‌شود، ولی سیاست می‌تواند دینی باشد. حالا وقتی شاعر با طبع لطیف و حساسش می‌بیند این وسط احتمال دارد گوشت قربانی شود، ممکن است تبدیل به کسی شود که از شعرش سوءاستفاده می‌شود، طبعاً جبهه می‌گیرد و خود را وارد این فضا نمی‌کند.

می‌توانید در زمینه آن کلید واژه‌ها یا کلیشه‌ها که نشانگر نوعی سیاست‌بازی و منفعت‌طلبی است به طور عینی مصادیقی را ذکر کنید؟

یکی از مصادیق شاید همین تشبیه‌سازی‌های بیخودی است برای انطباق وضعیت امروز با صدر اسلام صورت می‌گیرد. مثلا گفته می‌شود فلانی مالک اشتر است. فلانی ابوذر زمان است، یا حر زمانه است و... . خب فردا این آدم یک گیر و ایرادی در کارش پیدا می‌شود و ارزش آن بزرگان را نزد عامه مردم تحت الشعاع قرار می‌دهد! این‌ها روی شاعر اثر می‌گذارد و با خود می‌گوید من دیگر سراغ این فضا نروم بهتر است. چون اگر سراغ این فضا بروم خودم را خراب کرده‌ام.

من معتقدم الآن ما نباید در شعر انقلابی و سیاسی‌مان وارد این مصادیق بشویم. وظیفه شعر عاشورایی و آئینی و انقلابی این نیست که وارد چنین مصادیقی بشود. اولین و مهمترین وظیفه شعر در مکتب سیدالشهدا (ع) تحریک احساسات است؛ یعنی اگر بخواهید یک وظیفه برای شعر در مکتب عاشورا متصور شوید اولینش همین است. شعر با منبر فرق دارد. وقتی این حاصل شد، بعداً می‌تواند یکسری وظایف ثانویه هم داشته باشد که به تبع آن عناصر عاطفی، به اینها هم پرداخت. مثل اینکه می‌گویند روشنگر هم باشد، حماسی هم باشد و... .

گفته می‌شود فلانی مالک اشتر است. فلانی ابوذر زمان است، یا  حر زمانه است و... . خب فردا این آدم یک گیر و ایرادی در کارش پیدا می‌شود و ارزش آن بزرگان را نزد عامه مردم تحت الشعاع قرار می‌دهد! این‌ها روی شاعر اثر می‌گذارد و با خود می‌گوید من دیگر سراغ این فضا نروم بهتر است

ولی ما در شعر محرم سراپا با عاطفه سر و کار داریم. اگر بخواهیم یکی از دلایلی را که باعث می‌شود این‌طور شعرها کمتر گفته می‌شود و کمتر در هیئت‌ها خوانده می‌شود را ذکر کنیم، آن دلیل این است که این‌گونه شعرها خالی از عاطفه هستند. وقتی مداح می‌بیند مثلا شب سوم محرم است و جلسه شور و حال می‌خواهد، شعر عاطفی می‌خواند؛ چون جلسه روضه میتینگ سیاسی که نیست برود یکسری شعار بدهد یکسری از مردم هم تکرار کنند! در بهترین حالت ممکن او می‌رود شعری را می‌خواند که درعین‌حالی که عاطفه دارد، روشنگر هم باشد. بنابراین مداح اولاً و بالذات خواه‌ناخواه دنبال عاطفه جلسه‌اش است؛ آن عاطفه برایش اولویت دارد تا اینکه بخواهد یک مطلب سیاسی و انقلابی را بگوید. این یک قاعده است.

باز تاکید می‌کنم که اصلاً محرم برای همین عزاداری‌ها است، حالا بررسی اینکه این عزاداری چه نتایج و چه ثمراتی می‌تواند داشته باشد به این معنی نیست که هیئت را تبدیل به جلسه سیاسی کنیم. معنایش این است که ما با عاطفه‌ای که در جلسه سیدالشهدا (ع) است، او را به مسائل مهم زندگی اعم از مسائل اخلاقی و اجتماعی متوجه و ترغیب کنیم؛ چون آدم وقتی دارد گریه می‌کند قدرت پذیرشش خیلی بالا است، و شما با آن عاطفه‌ای که در جلسه سیدالشهدا (ع) است اگر یک پیام کلی را به آن شخص بدهیم فارغ از مصادیق که شاید بعداً خراب شوند، می‌توانید بر او تاثیر بگذارید! چه بسا بسیاری را که ما یک زمانی شعار می‌دادیم «مالک اشتر علی، به شهر ما خوش آمدی»، الآن مثلاً از سران فتنه شده است! چطور شده که مالک اشتر علی کارش به اینجا کشید؟! بنابراین معتقدم که فارغ از مصادیق باید یک خط کلی را به‌صورت هنرمندانه و تاثیرگذار و غیرشعاری به مخاطب ارائه داد، آنهم در قالب یک یا دو بیت! لازم نیست حتماً شعری باشد که ۴۰ بیت در مورد انقلاب و مفاهیم انقلاب و مسائل روز جهان سیاست و... خوانده شود. چه بسا شاید زمانی انجام می‌شده و اتفاقا همان زیاده‌روی‌های ما، الآن باعث کندروی‌های بعضی‌ها شده است. من جلسه روضه‌ای را سراغ داشتم که رفتم شرکت کردم و دیدم انگار واقعاً یک میتینگ سیاسی است! شاید اهمین تندروی‌ها باعث شده که امروز ما با یک کندروی مواجه هستیم.

ولی در کل، این فرمایش شما را قبول داریم که الآن با نوعی کمبود مواجه هستیم. البته با «خلأ» و «فقدان» موافق نیستم، کار هست؛ ولی ما با ضعف آثار هنرمندانه با محتوای حماسی و سیاسی و اجتماعی در عرصه شعر هیئت مواجه‌ایم؛ مخصوصاً در عرصه شعر ارزشی و انقلابی به طور جدی با ضعف پرداخت هنرمندانه مواجه هستیم که امیدوارم در آینده حل بشود.

194
0 0

لینک های مفید

طراحی لوگو دراصفهان

بروزترین بانک اطلاعات مشاغل

کرم پودر

سنگ برای قرنیز ساختمان

لوازم یدکی اس دبیلیو ام SWM

معرفی برترین رمان ها


$(window).load(function () { 'use strict'; function activeStickyKit() { $('[data-sticky_column]').stick_in_parent({ parent: '[data-sticky_parent]' }); // bootstrap col position $('[data-sticky_column]') .on('sticky_kit:bottom', function (e) { $(this).parent().css('position', 'static'); }) .on('sticky_kit:unbottom', function (e) { $(this).parent().css('position', 'relative'); }); }; activeStickyKit(); function detachStickyKit() { $('[data-sticky_column]').trigger("sticky_kit:detach"); }; var screen = 768; var windowHeight, windowWidth; windowWidth = $(window).width(); if ((windowWidth < screen)) { detachStickyKit(); } else { activeStickyKit(); } // windowSize // window resize function windowSize() { windowHeight = window.innerHeight ? window.innerHeight : $(window).height(); windowWidth = window.innerWidth ? window.innerWidth : $(window).width(); } windowSize(); // Returns a function, that, as long as it continues to be invoked, will not // be triggered. The function will be called after it stops being called for // N milliseconds. If `immediate` is passed, trigger the function on the // leading edge, instead of the trailing. function debounce(func, wait, immediate) { var timeout; return function () { var context = this, args = arguments; var later = function () { timeout = null; if (!immediate) func.apply(context, args); }; var callNow = immediate && !timeout; clearTimeout(timeout); timeout = setTimeout(later, wait); if (callNow) func.apply(context, args); }; }; $(window).resize(debounce(function () { windowSize(); $(document.body).trigger("sticky_kit:recalc"); if (windowWidth < screen) { detachStickyKit(); } else { activeStickyKit(); } }, 250)); });