به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرنگار مهر، عباس احمدی شاعر آیینی در قم است که با مداحانی همچون میثم مطیعی کار کرده و اشعارش در هیئتهای مذهبی رواج دارد. او دکترای ادبیات فارسی دارد و عضو هیات علمی دانشگاه است. از آثار او میتوان به «جملههای معترضه»، «پایین پای دریا»، «دانشگاهنامه»، «مخزنالاشرار»، «کلمن راز» اشاره کرد. عباس احمدی در گفتوگوی پیشرو درباره شعر هیئت و امور و محتوای سیاسی واقعه عاشورا و انقلابی بودن اشعار پرداخته است که در ادامه میآید:
امروزه در شعر هیئت و شعر عاشورایی که در هیئات مذهبی ماه محرم کاربرد دارد، تا حدی از وجه سیاسی قیام حضرت سیدالشهدا (ع) غفلت کرده است و صرفاً به بحث روضه و سوگ و مصیبت تمرکز دارد؛ درحالیکه شاید بزرگترین درسی که عاشورا برای ما دارد، وجه سیاسی اجتماعی آن، یعنی موضعمندی در برابر باطل و حق است. با این وجود میبینیم امروزه کارکرد هیئت عموماً ریختن اشک برای مصیبت و روضه و سوگ است و شاعران کمتر به آن وجه سیاسی و اجتماعی توجه دارند. از طرفی مداحان هم عموماً همان شعرهای مبتنی بر روضه و مصیبت صرف را میخوانند و بهنوعی میتوان گفت در سالهای اخیر ما با نوعی سیاستزدایی در هیئتها مواجه شدهایم. در حالی که قدیم اینطور نبود؛ یعنی شاعران کهنتر بر روی مسئله حق و باطل تأکید ویژهتری داشتند. میخواستم شما بهعنوان کارشناس و همچنین یک شاعر آئینی نظرتان را درباره این پیشفرض بفرمایید.
نکته اول اینکه اول انقلاب یا قبل از انقلاب مضامین شعر عاشورایی، حماسی بود، یعنی واقعاً شعرهایی که در هیئت گفته میشد، فضای انقلابی داشت. الآن این اشعار از فضای انقلابی کمی دور شده است؛ طبیعی است، زیرا حکومتی که حاکم شده حکومت جمهوری اسلامی است. وقتی حکومت جمهوری اسلامی حاکم است شاعران فکر میکنند دیگر ضرورتی نیست این مضامین گفته شود، زیرا آن موقع حکومت شاه بهعنوان یک دشمن مشخص وجود داشت. فرض کنید شاعران یزید زمانه را با شاه قیاس میکردند اما امروزه شاعر دیگر چنین احسانی ندارد که بخواهد به چنین موضوعی اشاره کنند. لذا به همان بحث غزلمرثیه گفتن برمیگردند و به جنبههای مصیبت و روضهای میپردازند.
اول انقلاب یا قبل از انقلاب مضامین شعر عاشورایی حماسی بود، یعنی واقعاً شعرهایی که در هیئت گفته میشد، فضای انقلابی داشت. الآن این اشعار از فضای انقلابی کمی دور شده است.
نکته دوم اینکه جریانساز اصلی در شعر هیئت، مداحاناند و شاعران متأسفانه درجه دوم هستند و اصلاً تصمیمگیر نیستند. مادحین با آنان تماس میگیرند و شعرهایی را سفارش میدهند که مثلاً مستمع بیشتر داد بزند یا بیشتر گریه کند؛ یعنی مداحان اینگونه اشعار را سفارش میدهند.
البته قالب غزال را آقای مهدی رحیمی و دیگر دوستان ایجاد کرده بودند که همان مستزاد بود که بهنوعی برعکس شده بود، البته خودشان این را قبول نداشتند ولی من میگفتم این مستزاد است که شما برعکس کردید. در هر صورت این قالب را ایجاد کردند، فرض کنید مداح به شاعر میگوید در این قالب شعر را بگوید، تکهکوتاه در مصرع اول را که میگوید مستمع فریاد بزند و در مصرع دوم که بلندتر است مداح توضیح مصرع اول را بیان کند، یعنی در این حد اشعار هیئت سفارشی شده است و مداحان به شاعران خط میدهد.
بحث سوم، بحث شعریت است، با توجه به اینکه بعد از انقلاب در حیطه شعری هم به لحاظ کمی در شعر آیینی و هم به لحاظ کیفی پیشرفت داشتیم و اشعار به سمت سبک هندی برگشته است، مانند کتاب فاضل نظری یا حسین جنتی و بقیه دوستان که از سوی مخاطبان هم با استقبال روبهرو شد، اینها تاثیر داشته است. زیرا سبک هندی به مضمون توجه دارد. در شعر آیینی هم به همین شیوه است شاعرانی همچون «علیاکبر لطیفیان»، «رضا جعفری» و «محمد سهرابی» به سمت مضمونپردازی رفتند، احساس میشود که نوعی مسابقه در مضمونسازی در اشعار ایجاد شده است و مثلاً میتوانید مضامین کشفنشده از واقعه عاشورا را بیشتر بیاوریم و امروزیتر کنیم. لذا شعریت برای شاعران و مداحان مهمتر شده است. مثلاً اگر جنبه حماسی بیاید احساس میکنند تبدیل به شعار میشود و شعر ضعیف خواهد شد، عمداً این لفظ را استفاده میکنند میگویند «شعاری» شده است. البته مداحانی هم هستند که به مسائل روز میپردازند مانند آقای «میثم مطیعی» که مدتی هم بنده با او کار کردم. او درباره مسائلی همچون فلسطین، اسرائیل و… دغدغه دارد و به اینها میپردازد. اما به اعتقاد من، مسائل روز در جامعه امروز ایران و همین فسادی که در آن وجود دارد هم میتواند مضامین اشعار در هیئت قرار یگیرد، که به هر ترتیب کمتر به این مسائل توجه میشود.
با توجه به اشاره شما درباره مسائل روز در جامعهمان و رخدادهایی همچون اختلاس و فساد و… که امسال بسیار برجسته شد و رسانهها به آن دامن زدند، احساس میکنید امسال تا چه اندازه در هیئتهای مذهبی و در قالب اشعار عاشورایی و حماسی به آنها پرداخته شود؟ یعنی با توجه به اینکه بخش مهمی از بچههای هیئتی، جوانان انقلابی بهحساب میآیند و حکم آتشبهاختیاری هم دارند، امسال تا چه اندازه نقد اجتماعی سیاسی از وضعیت داخلی کشور را در هیئتها خواهیم داشت؟
به اعتقاد من، این اتفاق رخ میدهد، خصوصاً در هیئت جوانان، اما مشکلی که وجود دارد دو قطبی شدن جامعه است؛ مثلاً زمانیکه بچههای انقلابی و هیئتی انتقادی را مطرح میکنند از آنطرف عدهای موضع میگیرند و میگویند شما که خودتان جزء حاکمیت هستید، حالا ادای منتقدان را درمیآورید! مثلاً در صفحات مجازی اگر انتقادی بیان شود گروههایی پیام میگذارند و اعتراض میکنند که شما خودتان جزء همان افراد هستید، چون فکر میکنند ما از حکومت مستمری میگیریم! به هر حال نمیتوان به راحتی انتقاد کرد و این نوع نگاهها وجود دارد و شرایط را بسیار سخت کرده است.
مشکلی که وجود دارد دو قطبی شدن جامعه است مثلاً زمانیکه بچههای انقلابی و هیئتی انتقادی را مطرح میکنند از آنطرف عدهای موضع میگیرند و میگویند شما که خودتان جزء حاکمیت هستید حالا ادای منتقدان را درمیآورید
آقای احمدی، شما تا چه اندازه معتقد به استفاده از این نوع اشعار در هیئتها در ماه محرم هستید؟ چون بسیاری از شاعران معتقدند که باید در اشعار همان روضه و مصیبت ذکر شود و به مسائل دیگر کاری نداشته باشیم!
بله، تعداد زیادی از شاعران اینگونه فکر میکنند، ولی نظر من مخالف است. من معتقدم چون میگویند «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» وقتی عاشورا به کل زمانها، روزها و سالها تسری پیدا میکند، رسالت این شعر هم این است که بهروز باشد.
به نظرم شعر عاشورایی میتواند جنبهای از شعر اعتراض باشد. اعتراض به ظلم، ستم و حکومتهای جاهلی که وجود دارد یا حتی اعتراض به خود انسان و نفس انسان، که بنده هم بعضی وقتها چنین کاری میکنم. بالاخره بدیها یا به نوعی شیطان درون در انسان وجود دارد. باید این مسائل را در محتوای شعری قرار داد و البته این موضوع را هم در نظر بگیریم که برای کار کردن برای اهل بیت (ع) باید منیتها را کنار بگذاریم.
البته در خصوص اشعار اصطلاحاً آئینی، یک جنبه شعر سخیفتر هم وجود دارد که آن مبحث دیگری را میطلبد.
لطفاً همینجا اشاره کنید؛ درباره میزان رواج اینها و آسیبهایشان بفرمایید؟
ببینید برخی از مداحان هستند که وارد فازی از اشعار شدهاند که در حقیقت برای جلب مخاطب سروده و ارائه میشود؛ اینها بیشتر ترانهها را در قالب شعر میسازند که سطح کار هم بسیار پایین است. البته خوشبختانه مخاطبان محدود و خاص خودشان را هم دارند، ولی ممکن است در آینده زیاد شود. خاصیت این اشعار (ترانهها) این است که به نوعی ایجاد شور میکند. مثلاً قبل از ایام محرم مردم ترانههایی گوش میدهند و مثلاً در ماشینشان میگذارند و…، اما در روزهای ماه محرم آهنگهایی که شور و سینهزنی است را گوش میکنند. شاید آنهم خوب باشد و گوش دادن این آهنگها، هم بالأخره ثواب داشته باشد، ولی چقدر به شعور تبدیل میشود، معلوم نیست! آیا اگر به شعور تبدیل میشد امروز ر جامعه این مشکلات را داشتیم؟
میشود این اشعار را هم در فرایندی قرار داد که در حال سیاستزدایی از شعر آئینی و جلسات حضرت سید الشهدا (ع) هستند؟
من احساس میکنم شاید عمدی در کار نباشد، ولی شاید حرکتی ادامهدار باشد. اما ما به این اشعار، شعر خنثی میگوییم یعنی معرفتی ایجاد نمیکنند و به نوعی معرفتزا نیستند. یا به قول شما هم شاید اینها سیاستزدا باشند و همان بحثی که مقام معظم رهبری فرمودند «تشیع انگلیسی»، میبینیم که مراجعی در عراق هستند که علناً خودشان میگویند از لندن و … حمایت میشوند و دنبال اسلام آمریکایی هستند. یعنی به نوعی دنبال یک تشیع خنثی هستند که قاعدتاً از سوی آن جریان هم حمایت میشوند و سفتوسخت هم کارشان را انجام میدهند.