به نقل از سایت اخبار انقلاب و دفاع مقدس : به گزارش خبرگزاری مهر، ششمین نشست مدافعان فرهنگی حرم در حالی برگزار شد که علیرضا کمیلی، دبیر کل اتحادیه بین المللی امت واحده به موضوع ضرورت درک واقعی از شرایط فعلی سوریه و ذهنیت مخاطب جهان اسلامی از ورود ایران به این مساله پرداخت و راه حل کمکی پاسخگویی به شبهات ذهنی مخاطب جهان اسلام را تعامل فردی نخبگان با مردم سوریه دانست. او در این زمینه روایت رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ایران را مؤثر ندانست و به انتقاد از غیر تخصصی بودن فعالیتهایی که در حوزه بین الملل انجام میشود، پرداخت.
کمیلی با اشاره به اینکه به تعبیر رهبری کار فرهنگی یک کار دقیق هوشمندانه است. باید کسی که نسبت به آن ورود میکند ظرافتهای کار را ببیند، گفت: نباید با یک فهمهای عمومی از مساله وارد کار شد و متأسفانه این اتفاقات منجر به اُفت کیفیت کار شده است. مثلاً طرف در کرمان کار جهادی می کرده فکر میکند همین کار را در حلب هم میشود انجام داد؛ یا همان کار تربیتی که در تهران انجام داده اند را میخواهند در سوریه اجرا کنند؛ هیچ تفاوتی برای محیط و فضا قائل نیستند.
نقاط افتراق و اشتراک جریانهای ملی گرا و اسلامگرای جهان عرب
کمیلی در تشریح ذهنیت مخاطب جهان اسلام از ورود ایران به مساله سوریه بیان داشت: جریان حاکم بر سوریه حزب بعث است یعنی یک جریان ناصری چپ عربی است. ما در دسته بندی جریانات جهان اسلام سه دسته اصلی داریم: جماعت غرب گرا، اسلام گرا و ملی گرا. جریان ملی گرا از این جهت که تاکید بر هویت ملی احیای قدرت مردم در کشورها و استقلال دارد در یک جاهایی با جریان اسلام گرا هم پوشانی دارد برای همین هم در حمله جمال عبدالناصر در مصر به اسرائیلیها، اسلام گراها از او حمایت کردند و در کنار او جنگیدند و شهید دادند اما وقتی عبدالناصر به قدرت رسید همین افراد را زندانی و اعدام کرد. بنابراین در برخی از مسائل وجه اشتراکاتی وجود دارد و جمهوری اسلامی هم مبتنی بر همین اشتراکات از جریان حاکم دفاع میکند. اشتراکاتی مثل جریان مقاومت، ملی گرایی، پرهیز از وابستگی به غرب. ولی اندیشه حاکم اندیشه چپ است و اینها روی حوزه اسلام گرایی به شدت حساسیت دارند.
وی با بیان اینکه تاکید شدید جریان قومی عربی موجود در سوریه مبارزه با جریان اسلام گرایی است، افزود: علمایی که با دولت سوریه کار میکنند و خود دولت سوریه روی این تاکید شدید دارند که ما با اسلام سیاسی مشکل داریم و سکولاریسم سوریه را مدح میکنند. لذا در بخشهایی که بحث ملی گرایی و استقلال مطرح میشود یک مقدار به آنها نزدیک میشویم و در بخشهایی که نگاه اسلام گرایی، نگاههای حضرت امام و اسلام سیاسی مطرح میشود دچار واگرایی میشویم. سالها است چنین نگاهی در سوریه حاکم است.
فهم عمومی جهان اسلام از حوادث سوریه
این فعال عرصه بین الملل در ادامه اضافه کرد: در تحولات بیداری اسلامی که از ۲۰۱۱ شروع شد گزاره اصلی و محوری این بود که مردم توانستند بر ترس خود غلبه کنند و وارد صحنه شوند و این نشان میداد عمق نارضایتی مردم از این دولتها خیلی بالا است. تحلیل جهان اسلام از وقایع مذکور این بود که مردم دارند سعی میکنند به قدرت برسند و دیکتاتوریهای وابسته به غرب را کنار بزنند. همین تحلیل دقیقاً در بدنه جهان اسلام نسبت به سوریه هم وجود داشت. که با یک ترفندی به مساله دعوای مذهبی تبدیل شد.
وی با بیان اینکه ۷۴ درصد مردم سوریه اهل سنت هستند، اظهار داشت: فهم عمومی جهان اسلام این بود که اینها هم مثل مردم مصر و تونس و لیبی علیه دیکتاتوری قیام کردند. این روایتی است که فهم عمومی جهان اسلام از این مساله دارد. اینجا بود که شیطنت رسانهها و طراحان پشت پرده، ماجرا را به انحراف کشاند؛ دموکراتها در امریکا از ماجرای سوریه بهره برداری خوبی داشتند. آنها با استفاده از تعبیر مذهبی روایت دیگری از ماجرا ارائه دادند. گفتند اکثریت مردم اهل سنت اند. حکام یک اقلیت اند و مذهب شأن علوی است. که این طور مواقع به آنها میگویند شیعه! وقتی لازم باشد جدا میکنند. گفتند یک اکثریتی توسط یک اقلیتی کشتار میشود و آن اقلیت هم شیعه است! اینها خواسته اند مثل مصر و تونس علیه دیکتاتوری قیام کنند.
ترسیم درستی از داعش ارائه ندادیم
وی در خصوص جنبههای دیکتاتوری حکومت سوریه گفت: تا قبل از درگیریهای اخیر قانون اساسی سوریه فقط حزب بعث اجازه فعالیت داشت. کافی بود یک آدم اسلام گرا تلقی شود تا به ۱۲ سال زندان محکوم شود. فضای سکولاریستی که خاندان اسد در سوریه حاکم کرده است و دین زدایی به معنی ظهورات اجتماعی سیاسی دین تبعات خودش را داشته است. آزادی اجتماعی سیاسی در سوریه به شدت محدود است. لذا ذهنیت عمومی جهان اسلام از پدیدهی سوریه همان اتفاقی است که در مصر لیبی و تونس رقم میخورد. که یعنی یک اکثریتی خواسته است قیام کند یک اقلیت شیعه یا علوی مانع شده است و در کنار آن دو جریان کمک کردند که حکومت این اقلیت حفظ شود: ایران و حزب الله. اینها هم شیعه هستند. نتیجه چه میشود؟ سنی کشی شیعیان در سوریه. این طور شد که با تحریفی که در روایت بحران سوریه ارائه دادند یک قیام سیاسی را مذهبی جلوه دادند و از این طریق توانستند بسیاری از جریانات شبه تکفیری و جهادی را با تعصبات دینی مذهبی تحریک و جذب کنند.
کمیلی با انتقاد از ضعف رسانههای موجود در ترسیم چهره داعش گفت: ما فهم غلطی از داعش داریم که تحت تأثیر رسانه بی سواد ما است. چون میخواهد همه چیز را ساده سازی کند بیان درستی از مساله بیان نمیکند. حضرت آقا به سردار همدانی گفتند طوری بجنگید که از طرفین کمتر کشته شود. چون معتقدند طرف مقابل فریب خورده است.
وی افزود: اهل سنت سوریه که اکثریت جامعه هستند احساس سرکوب و عدم آزادی دارند و در انجام فعالیتهای مذهبی خود آزاد نیستند. از طرف دیگر در درون سوریه هم استحاله فهم واقعیت در سوریه را شاهد هستیم. به این معنا که اساساً امکان درک واقعیت در سوریه را نداریم به این دلیل که دیکتاتوری بسیار شدیدی وجود دارد. مردم جرأت بیان حرفهایشان را ندارند. در سوریه اصلاً ngo پیدا نمیکنید. همه مراکزی که دارند به اسم اصناف کار میکنند تابع دولت هستند.
جوابی به ذهن پر شبهه مخاطب جهان اسلام نداده ایم!
این فعال حوزه بین الملل بیان داشت: اگر قرار باشد کار جدی فرهنگی صورت بگیرد تنها از طریق ارتباطات و تعاملات اجتماعی حاصل میشود. یک فرد سوری از این طریق با ذهنیت ما به عنوان یک ایرانی نسبت به مساله سوریه آشنا میشود و متوجه میشود که جنس ما نگاه ما با آنچه که رسانهها نقل میکنند تفاوت دارد و علت حقیقی حضور ما در آنجا چیست؟ آیا همان ماجرای سنی کشی بوده است یا خیر؟ برای نمونه عرض میکنم: در منطقهای حاج قاسم برای پناه گرفتن مجبور میشود وارد خانهای بشود. در کنار صحیح بخاری نوشته است من اینجا بودم راضی باش. حالا خود صاحب خانه آمده است این ماجرا را نقل و منتشر کرده است. مردم با دیدن رفتارهای ایرانیها برای اولین بار دیدند کسی میتواند مسلح باشد و ظالم نباشد. خیلی از مناطقی که دست مسلحین بوده است کامل آنجا را صاف کرده اند یعنی حتی در و پنجرههای خانهها را کنده اند و برده اند. به جرم اینکه اینها با مسلحین همکاری کردند. همین الان دولت سوریه دارد فلسطینیها را زندانی میکند. به این جرم که با مسلحین همکاری داشته اند و تازه الان که دولت ثبات پیدا کرده است میخواهد برود انتقام دوره بحران را بگیرد.
وی با اشاره به سوال اساسی مخاطب جهان اسلام از ایران مبنی بر دلیل حضور در سوریه بیان داشت: در هر جلسهای از ما میپرسند چرا شما در سوریه شرکت کردید ما به شما نگاه دیگری داشتیم. شما شعار تمدن اسلامی میدادید. چرا از بشار دفاع کردید؟ چرا جایگزین نیاوردید؟ چرا در موقعیتهای دیگر دم از اسلام گرایی می زنید و اینجا از حزب بعث دفاع کردید. در بهترین حالت میگویند شما پراگماتیسم شدید! دنبال منافع ملی خودتان هستید و میخواهید بر منطقه سیطره پیدا کنید.
انتقادات خود را از حکومت سوریه اعلام کنیم
وی با گلایه از نبود محصولات رسانهای در راستای پاسخگویی به این شبهات گفت: ما هنوز هیچ مستندی برای پاسخ گویی به سوال ذهن مخاطب جهانی نداریم. اما هزاران مستند در زمینه مدافعان حرم برای مصرف داخلی و نهایتاً برای مصرف در فضای شیعی تولید کردیم. یکی از نهادها ۴۰ موضوع کاری استخراج کرده بود. موضوعاتی که هیچکدام به مخاطب اهل سنت سوریه ربطی نداشت. پیش فرض شأن این بود که بیاییم اقداماتی انجام بدهیم که شیعیان سوری در انزوا نباشند. گفتم مثل این است که بخواهی در ایران زرتشتیان را به قدرت برسانی!
اهل سنت سوریه دغدغه اسلام گرایی دارد!
وی با اشاره به اینکه رسانه عربی ایران باید انتقادات خود نسبت به حکومت سوریه را مطرح کنند عنوان کرد: معتقدم پرس تی و العالم نباید موضع رسمی جمهوری اسلامی را بگویند. بدنه جهان اسلام رسانه ما را دنبال نمیکند به دلیل اینکه روایت رسمی را فقط میگوئیم. در صورتی که میتوانیم بازتر عمل کنیم و باید حداقل از زبان منتقدین حرفهایی را نسبت به ایرادات حکومت سوریه مطرح کنیم و بگوییم که حضور ما به معنی دفاع صد در صدی از ساختار نیست و آنجا ظلمی وجود دارد.
کمیلی اظهار داشت: بدنه گستردهای از اهل سنت سوریه دغدغههای مذهبی و دینی دارد. سکولار نیست. دغدغههای اسلام سیاسی و دیدگاههای تمدنی دارد. یعنی میخواهد مبتنی بر یک نگاه اسلامی یک دولت شکل بگیرد. میخواهد مبتنی بر یک نگاه اسلامی از فلسطین دفاع کند. در این شرایط تنها کسانی میتوانند روایت درست انقلاب اسلامی را به مردم سوریه منتقل کنند که از بدنه مردمی نخبگانی باشند و درگیر این مصلحتهای سیاسی که وجود دارد نشوند.
وی خاطر نشان کرد: بشار اسد در سخنرانیهایی که بعد از پیروزی اش رسماً علیه اسلام سیاسی موضع گرفت. فضای کلی سوریه فضای حاکم بر دولت و بدنه جامعه فضای سکولاریستی است. یعنی اگر دینداری هم باشد باید دینداری سکولار باشد. دولت هم تمایلی ندارد که بحث دینی و دین داری توسعه پیدا کند.
جهان اسلام از ایران فقط «شریعتی» را میشناسد!
کمیلی با بیان اینکه مردم سوریه مردم به شدت فرهنگی هستند، افزود: این یعنی ادب و هنر و فکر و اندیشه در سالهای متمادی در سوریه وجود داشته است. یعنی جریان قومی عربی یک پشتوانه بزرگ و بلند فکری و هنری داشته و دارد و فضای فکر و اندیشه هم چنان موجود است. جریان اسلام گرا به دلیل نگاه حاکم خیلی اندیشمند و متفکر ندارد.
وی با بیان اینکه در هیچ کجای جهان اسلام، هیچکس به جز شریعتی از ایران شناخته شده نیست، تاکید کرد: گفتمان انقلاب اسلامی با همان صراحتی که در ایران وجود دارد مستقیماً در سوریه قابل طرح نیست. واگراییهای بعضی از قسمتها میتواند حساسیتهایی را ایجاد کند. باید برویم به سمت گفتمان در فضای فرهنگی و امت اسلام. ما تجربه کارهای خیریه در سوریه داشتیم و همچنان داریم. مجموعهی «انفاق» تنها خیریهای است که در فضای بین الملل در حال فعالیت است و با سوریها و فلسطینیها همکاری میکند و به این جنس کارها نیاز داریم.
کمیلی افزود: با توسعه این رفت و آمد ها و حضور اجتماعی ما در سوریه میتوان باب گفتگو و مفاهمه و رفع شبهات را باز کرد. بخشی از بدنه سوریه آواره شده و ما را در این مساله مقصر میداند ولی یک بخشی از آنها جنس متفاوت ایرانیها را احساس کرده اند. تعاملات اجتماعی ما میتواند تکمیل کننده این شناخت مردم سوریه از ایران باشد.